ویدئوی دیدنی امید حاجیلی برای جنوبی ها

امید حاجیلی در تازه ترین پست اینستاگرامی خود ویدیویی جذاب از یکی از کنسرت هایش را برای دنبال کنندگانش به اشتراک گذاشت که شما هم میتوانید در ادامه این مطلب ویدیوی منتشر شده توسط وی را مشاهده کنید


جنوبی ها بگن ، درست گفتم یا نه ؟؟؟

بیوگرافی امید حاجیلی

  • نام :امید
  • نام خانوادگی :حاجیلی
  • متولد :2 مهر 1362
  • اصالت :آذری
  • سبک : لاتین، پاپ، الکترونیک

امید حاجیلی (زادهٔ 2 مهر 1362) در تهران، نوازنده ساز ترومپت ، خواننده سبک پاپ ، تنظیم کننده و آهنگساز است. او سه آلبوم آلگروو دارکوب و حاجیلیتو را منتشر کرده است

تحصیلات امید حاجیلی

از 11 سالگی وارد هنرستان موسیقی شد، پس از حدود 3 سال نوازندگی ویولن ساز خود را به ترومپت تغییر داد و هم زمان به صورت خود آموز نوازندگی پرکاشن و درام را آغاز کرد و سال 1377 دیپلم هنرستان را گرفت و تا مقطعِ لیسانس در همان جا ادامه داد و بعد از آن مدرک کارشناسی ارشد موسیقی را از دانشگاهِ هنر اخذ نمود .

امید حاجیلی خواننده

امید استادِ اسبقِ دانشکده موسیقی صداوسیما و استاد حال حاضر دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد است. نوازنده ی حرفه ای ساز ترومپت که در بسیاری از آلبوم های موسیقی حضور داشته است، سابقه ده سال نوازندگی در ارکستر سمفونیک تهران ،ارکستر فیلارمونیک تهران، ارکستر سمفونیکِ صدا و سیما و خیلی از ارکسترهای کلاسیک که تا به امروز وجود داشته اند .

شروع فعالیت

از 9 سالگی نوازندگی پیانو را آغاز کرد.در 11 سالگی وارد هنرستان موسیقی شد، پس از حدود سه سال نوازندگی ویولن، ساز خود را به ترومپت تغییر داد و همزمان به صورت خود آموز نوازندگی پرکاشن و درام را آغاز کرد

از نوازندگی تا رهبر ارکستر رضا صادقی

در بسیاری از آلبوم های موسیقی حضور داشته است . بیش از ده سال سابقه نوازندگی در ارکستر سمفونیک تهران ،ارکستر فیلارمونیک تهران، ارکستر سمفونیکِ صدا و سیما و خیلی از ارکسترهای کلاسیک که تا به امروز وجود داشته اند دارد، همچنین رهبر ارستر چند گروه پاپ از جمله ناصر عبداللهی و رضا صادقی نیز بوده است و یکی از اعضای اصلی گروه دارکوب است

شروع خوانندگی

خواندن من تقریباً از 10 سال پیش شروع شد زمانی که فروشگاه بتهوون در چهارراه ولیعصر بود.آنجا پاتوق بچه های هنرستانمان بود؛ من آن زمان کارهایی می ساختم و در خانه ضبط می کردم و در واکمن گوش می دادم، دوست داشتم نظر بقیه را هم بشنوم چون همان موقع هم کارام به گونه ای عجیب و بامزه بود. کارهایم را می دادم بچه ها گوش می کردند و تعریف می کردند و آنقدر گفتند که چرا آلبوم نمی دهی که منم شروع به کار کردم و به فکر آلبوم ادامه دادم !

اولین آلبوم

اولین آلبوم او در سال 1387 بنام الگرو به خوانندگی، آهنگ سازی و تنظیمِ خودش با گرایش به سمت موسیقی آمریکای جنوبی بعد از 7 سال انتظار منتشر شد

دیگر با رضا صادقی کار نمیکنم

امید حاجلی مدت ها بعنوان رهبر ارکستر با رضا صادقی همکرای میکرد .در آلبوم رضا صادقی اگر دقت کنید در آلبوم والتی اصلا اسم ها نیست ! در سی دی هم که قاب دارد فامیل من پاک شده است ! آهنگ «قدرمو می دونی یه روز»، تنظیم من است. فقط نوشته تنظیم کننده :امید ! بعد رضا صادقی گفت اشتباه چاپی شده و پاک شده! این مورد عمدی بود مگر می شود که فامیل پاک بشود ؟

ازدواج

امید حاجیلی ازدواج نکرده و مجرد است

سابقه همکاری با دیگر خوانندگان

آقای حاجیلی سابقه همکاری با خوانندگانی چون:علیرضا عصار، سیروان خسروی، محسن چاوشی (قطعه مردم آزار)، علی لهراسبی، خشایار اعتمادی، حامی، نیما مسیحا، امیرانوش، شاهکار بینش پژوه، محمد زارع، جمشید عزیزخانی و …را دارد .

عکس و بیوگرافی امید حاجیلی

سبک خوانندگی امید حاجیلی

امید حاجیلی بیشتر به سبک لاتین، فانک و آهنگهای ریتمیک علاقه مند است ولی تحلیل بسیار خوبی از سبک های دیگر نیز دارد .تاکنون تک آهنگ های بسیاری از وی منتشر شده است که می توان به دیره ، دلبر، وای وای ، بوم ، تردست و … اشاره داشت .

شرح حال زندگی موسیقایی امید حاجیلی از زبان خودش:

من حدود 10 سال نوازنده ارکستر سمفونیک تهران بودم که از زمانی به بعد دیگر سراغ آن نرفتم. تقریبا هر ارکستر حرفه ای کلاسیک هم که تا حالا به صورت رسمی تشکیل شده است من به عنوان نوازنده ترومپت در آن جا حضور داشتم مانند:ارکستر فیلارمونیک به رهبری شریف لطفی که مدتی بود و کنسل شد و اخیرا ارکستر فیلارمونیک به رهبری نادر مشایخی. 4 سال نوازنده ترومپت ارکستر زنده یاد ناصر عبدالهی و 3 سال تقریباً، رهبر و سرپرست ارکستر و نوازنده ترومپت رضا صادقی بودم. همکاری با بسیاری از خوانندگان چه در کنسرت ها و چه به عنوان آهنگ ساز و تنظیم کننده یا نوازنده در آلبوم های عزیزان...

چگونه شد که ساز را در دست گرفتید؟

از سوم ابتدایی در سن 9 سالگی نوازندگی پیانو و کیبورد را شروع کردم و از همان زمان نوازندگی تمبک را هم به صورت تجربی چون برادرم نوازنده سنتور بود در کنار او شروع کردم. از اول راهنمایی بعد از کُلی آزمون و مراحل مختلف وارد هنرستان موسیقی شدم که در آنجا نوازندگی ویلن را نزد استاد تیمور پورتراب شروع کردم، ولی به علت نداشتن علاقه به این ساز و بازیگوشی های زیادی بعد از سه سال نوازندگی ویلن با ارفاقی که به من شد و من را اخراج نکردند قرار شد ترومپت بنوازم.

بعد از اینکه سرکلاس حاضر شدم استاد آن زمان ـ خدابیامرز ـ امیر بهشتی بود که در آن زمان جزو نوازندگان خوب ترومپت بود با دیدن فیزیک من تشخیص داد که من این ساز را نمی توانم بزنم و گفت لبانِ تو برای ترومپت مناسب نیست. ولی با خواهش های مکرر قرار سد سرکلاس حاضر شوم. بعد از مدتی امیر بهشتی رفت و استاد منوچهر اسلامی به عنوان استاد ما حاضر شد. من واقعاً نوازندگی ترومپت را مدیون استاد اسلامی هستم چون در من انگیزه ایجاد کرد و باعث شد من به نواختن این ساز تشویق شوم و بعد از ایشان 2 استاد دیگر نیز داشتم. تا دیپلم را گرفتم... بعد فوق دیپلم موسیقی از دانشکده موسیقی و بعد لیسانس از همانجا و الان هم سالِ آخر فوق لیسانس موسیقی رشته نوازندگی ساز جهانی در دانشگاه هنر هستم.

خوب با این فراز و نشیب زندگی موسقیایی، برخورد شما با استعدادهای بیکران تهرانی و شهرستانی چگونه است؟

برخوردهای زیادی داشتم مخصوصاً در حین کنسرتها. معمولاً هر کمکی از دست من بر بیاد یا هر سؤالی که بتوانم جواب بدهم دریغ نمی کنم. روزی پسری به من زنگ زد از اصفهان و من را می شناخت و خیلی پیگیر کارهای من بود او به تهران آمد و گفت نواختن ترومپت را خودش شروع کرده است. علاوه بر اینکه کلی تشویقش کردم کلی راهنمایی کردم و چیزهایی که می دانستم در اختیارش گذاشتم و هرچند وقت که او می آید به تهران و من از وضعیت نوازندگی او با خبر هستم و کمکش می کنم. از این نمونه ها برای من زیاد پیش آمده است.

چگونه شد که صدایت را کشف کردی؟

خواندن من تقریباً از همان 9ـ10 سال پیش شروع شد زمانی که فروشگاه بتهوون در چهارراه ولیعصر بود و پاتوق بچه های هنرستان (یادش به خیر چمن آراهای بزرگ و پیر و بی حوصله که واقعاً دوست داشتنی بودند و چمن آراهای کوچک آرش و بابک که جوان و رفیق و هم صحبت ماها و آرش وطن خواه هم که جای خود داشت) من آن زمان کارهایی می ساختم و در خانه ضبط می کردم و در واکمن گوش می دادم، دوست داشتم نظر بقیه را هم بشنوم چون همان موقع هم کارام به گونه ای عجیب و بامزه بود. کارهایم را می دادم بچه ها گوش می کردند و تعریف می کردند و آنقدر گفتند که چرا آلبوم نمی دهی که منم شروع به کار کردم و به فکر آلبوم ادامه دادم!

چگونه می توان نقش نوازنده، خواننده و ترانه سرا را در کنار آهنگساز برای مردم ملموس تر کرد؟

متأسفانه خیلی این کار عملی نیست، چون در جامعه ما فرهنگ شنیداری مردم سطح خوبی ندارد و خیلی نمی شود روی این قضیه مانور داد. در کنسرت ها می توان دید مردمی که می آیند و تماشا می کنند مسحور نوازنده می شوند ولی چون کنسرت های زیادی هم برگزار نمی شود این قضیه هم تقریباً به صفر می رسد. متأسفانه مسیر موسیقی به سمتی می رود که از جاده آگاهی رسانی روز به روز دورتر می شود.

شروع رسمی خوانندگی شما چه زمانی است؟

این آلبوم تقریباً 8 سال طول کشید تا بیرون بیاید و حدود 6 سال فقط مجوز آن طول کشید و 2 سال هم درگیر به روز کردن آلبوم و صداهای آن و میکس و مَسْتِرش بودم.

چرا این قدر طولانی شد؟

دلیل طولانی شدن مجوز پیگیری های کم خودم بودم ولی ایراد هایی که گرفته می شد هم کمی عجیب بود... تغییرات فقط در میکس و مستر و ساز ها بود و هیچ تغییری در شعر و آهنگ ها نمی شد داد چون به این ها و به این صورت مجوز داده شده بود. ولی از تغییرات راضی بودم.

زندگینامه امید حاجیلی

مصاحبه با امید حاجیلی

امید حاجیلی با یک روند و استراتژی مشخص وارد حوزه خوانندگی شد؛ روندی که سال ها پیش در آلبوم «آلگرو» با موسیقی آمریکای لاتین به آن ورود کرده بود.

این استراتژی از نگاه خود امید حاجیلی چگونه است؟

به هر حال من سال های زیادی در این حوزه فعالیت کرده ام و مخاطب شناسی بدی نداشتم. من درس موسیقی را خوانده ام و تحصیلاتم هم در همین حوزه است. به خاطر همین خیلی خوب می توانستم در این باره نظر بدهم و بررسی درستی داشته باشم. البته من هنوز هم از آن رویه ابتدایی و موسیقی آمریکای لاتین پیروی می کنم و همین باعث شده بتوانم در یک مسیر درست پیش بیایم.

هر کسی امسال به کنسرت های تو آمده یک سوال مشخص دارد؛ اینکه تو واقعا پیش از روی صحنه آمدن ، «اورانیوم غنی شده» خورده ای که آنقدر پرانرژی هستی؟! امید واقعا این همه انرژی از کجا می آید؟ یک نفر مگر چقدر می تواند انرژی داشته باشد؟

هر کسی به هر حال برای انتخاب کنسرتی که می خواهد برود، اولویت هایی دارد. خیلی ها برای این به کنسرت من می آیند تا حال شان خوب شود. من اعتقاد دارم کنسرت باید حال آدم را خوب کند و سرشار از انرژی مثبت باشد. شما این سوی ماجرا را هم ببینید که خود من هم از اینکه سالن اجرای برنامه ام تا این حد انرژی خوب می گیرد حال خوبی دارم و باعث می شود انرژی من هم چند برابر شود.

همیشه هم تنوع حرف اول را در اجراهای تو می زند. یعنی برای لحظه به لحظه برنامه ات پیش بینی های خاصی را کرده ای و همین باعث می شود کنسرت های تو تلفات بدهد!

به هر حال در چند اجرای اول به این نتیجه رسیدم که اگر در کنسرت به همه خوش بگذرد، حال خودم هم خوب است و می توانم ادامه بدهم. وقتی از آن بالا می بینم که حال همه خوب است و انرژی سالن لحظه ای فروکش نمی کند، من هم باالطبع با همان قدرت جلو می آیم و تا آخر برنامه حالم خوب است.

مصاحبه با امید حاجیلی خواننده جوان

بعد از کنسرت هایت چطور؛ چیزی برای خودت باقی می ماند؟

رو به موت هستم. یعنی نای بلند شدن و رساندن خودم به منزل را هم ندارم. یعنی صددرصد انرژی من روی صحنه است و همه آن را خرج می کنم تا مخاطبانم حال شان خوب باشد. مخصوصا موقع عکس گرفتن با عزیزانی که برای عکس به پشت صحنه می آیند.

تو نماد خواننده هایی هستی که برای رسیدن به موفقیت تلاش وافری داشتی و یک استراژدی درست بود که باعث شد بتوانی مسیرت را به خوبی پیدا کنی. این مسیر و ادامه این روند خیلی باید با سیاست انتخاب شود.

مهم ترین نکته این است که من یک آلبوم «آلگرو» دارم و 90درصد کسانی که به کنسرت های من می آیند، آن آلبوم را نشنیده اند! خیلی های شان اصلا نمی دانند من آلبوم رسمی دارم و به خاطر همین است که آن استراتژی که تو می گویی اهمیت بیشتری پیدا می کند. من با تک قطعات و انتخاب یک ژانر و سبک خاص قدم جلو گذاشتم و پیش آمدم.

ولی رویه کنونی بازار موسیقی این گونه نیست و شدت تقلیدها و تاثیرپذیری از خواننده های مختلف باعث شده خیلی ها همان اول راه وارد ورطه تکرار شده و از سوی مخاطب پس زده شوند.

یکی از مهم ترین ضعف هایی که همیشه هست این است که نسبت به کاری که انجام می شود آگاهی وجود ندارد و تقلید زیاد شده است. این تقلید جریانی است که خیلی چیزها را نابود می کند. یعنی وقتی یک نفر کاری را انجام می دهد و موفق می شود، به دنبال او همه فکر می کنند که اگر آن کار را انجام دهند حتما موفق می شوند. این مسئله شاید به ندرت جواب بدهد ولی اصلا چیز خوبی نیست چون آگاهی و علم نسبت به کاری که انجام می شود وجود ندارد. در حال حاضر خیلی ها که در بخش موزیک پاپ کار می کنند موزیک نمی دانند یا سطح دانش آنها در این بخش زیاد نیست و این یکی از دلایلی است که من به جرات توانستم بر آن فائق آیم. موزیک شاد و شش و هشت و انرژیک کار کردن در ایران همیشه مورد انتقاد است.

این هجوم بیشتر از سوی کیست؟

این هجوم بیشتر از طرف خودی هاست. یعنی خود کسانی که در این رشته فعالیت می کنند ولی یکی از دلایلی که من می توانم این کار را انجام بدهم و با اعتماد به نفس هم انجام می دهم، پشتوانه ای است که دارم. اگر من هم تحصیلات موسیقی نداشتم یا رزومه این چنینی نداشتم و موزیسین این مدلی نبودم، خودم ساز نمیزدم و قصد داشتم در موزیک این چنینی فعالیت کنم، شاید جرات نمی کردم چنین کاری بکنم. یکی از دلایلی هم که فکر می کنم طرفدارهایم به من لطف دارند و از من حمایت می کنند، این هست که متفاوت کار می کنم وحداقل ادای کسی را در نمی آورم.

کمی هم درمورد آلبوم جدیدت صحبت کنیم. اوضاعش در چه حالی است؟

ببین من درمورد آلبومم حرف نزدم به خاطر اینکه کارهای آن را کم کم پیش می برم و بیشتر حجم کار آن روی دوش خودم هست. مثل همیشه آهنگسازی و تنظیم و حتی در بخش ترانه، خودم فعال هستم چون بیشتر حجم کار را خودم انجام می دهم پس کار خیلی سخت می شود. حالا باز شانسی که آوردم این است که با دوستانم یک استودیو به نام استودیو «آریو» زده ایم که میکس و مستر کارها را با دوستان در این استودیو انجام می دهیم. اگر این دوستان هم در تیم آلبوم من نبودند، خودم باید کارهای آلبوم را انجام می دادم که واقعا کارم سخت می شد. اگر بتوانم خودم را در قرنطینه ببرم فکر می کنم سریع بتوانم جمعش کنم.

من فکر می کنم آلبوم ات که بیاید داستان کنسرت های تو خیلی همه گیر تر شود.

ان شا ءالله. فکر می کنم آلبوم من آلبومی باشد که خوب جواب بدهد.

چون جامعه امروز ما این گونه فضاها را می طلبد چنین نظری داری؟

در آلبومم چند کار با فضای آرام تر هم گذاشته ام که یک کم در تنهایی های مردم هم باشم ولی آن آثار هم باز به مدل خودم است و نه به گونه ای که خیلی مرسوم است.

سرفصل آخر صحبت های من درباره چیزی هست که هیچ وقت درموردش حرف نزدی .

آدم های جامعه موسیقی در ایران معمولا اکیپی هستند و دسته بندی های خاص خودشان را دارند. مثلا یکسری ها در اکیپ فلان آدم یا خواننده هستند و یک سری در اکیپ فلانی. جمع ها و دورهمی های محدودی که همیشه تا یک زمانی بوده اند و بعدش با یک اتفاق و دلخوری، آن جمع ها از هم می پاشند و هر کدام از چهره های آن جمع مستقل می شوند.

تو از جمله آدم هایی بودی که با سیروان، زانیار، شهاب رمضان، بهنام صفوی، امیر یگانه و. . . اکیپ بودید ولی ظاهرا روابط دوستانه و کاری شما به یکباره قطع شد.

اصولا به این قبیل دسته بندی ها اعتقاد داری؟

طبیعتا این اتفاق در هر جمعی می افتد. به خاطر اینکه در هر جمعی مخصوصا اگر با هم همکار باشند، دوستانی که بیشتر با هم در ارتباط هستند و مخصوصا اگر ارتباط کاری بین شان باشد، ناخودآگاه به چنین فضاهایی کشیده می شود. یعنی شما هر خواننده ای را ببینید یک دوست موزیسین دارد، یک دوست شاعر یا آهنگساز دارد و با همدیگر کار می کنند. ناخودآگاه این رابطه نزدیکتر می شود و این اجتناب ناپذیر است. ولی اصولا من خودم زیاد اهل باند و باندبازی نیستم و هیچ وقت هم نبودم. همیشه سعی کرده ام که خودم باشم و کارم را درست انجام بدهم.