سلام خسته نباشید من ۲۲ سالمه شوهرم ۳۰ و یک نوزاد ۳۴ روزه پسر داریم و ۴ سال از زندگی مشترکمون میگذره، دوسه روزه شوهرم بهونه گیر شده بد قلقی میکنی و بد خلقی میکنه میگه چرا به بچه خوب شیر نمیدی که ساعت شبا بخوابه و آرامش داشته باشیم، چرا سفره مفصل مثل قبل پهن نمیکنی، از خواب و خوراک افتادیم درکل مرد خوش اخلاق و خوبیه ، الانم هر چی براش در مورد نوزادی بودن بچه و کارای زیاد نوزاد براش توضیح میدم که واقعا نمیرسم ، قبول نمیکنه البته فشار کاری روش زیاده، منم از شیر دادن بچه و ببخوابی ها فقط گردن درد و دست درد و خستگی شدید برام مونده هرچی با دل شوهرم راه میام و کوتاه میام و براش توضیح میدم،میگم چرا سرد شدی مشکلت چیه بهم بگو باهم صحبت کنیم اصلا اصلا همکاری نمیکنه خاستم بدونم باهاش چیکار کنم ؟ سلام خانم عزیز قدم نو رسیده تان مبارک مشکلی که مطرح کردید مشکل بسیاری از زوجینی است که به تازگی بچه دار شده اند. نیز مشکل جدی بی خوابی برای هر دو زوج، هم بر روحیه و انرژی و هم بر روابط دو نفره شان تاثیر می گذارد. این مسیله عادی است و لازم نیست نگران باشید و به خودتان سخت بگیرید. مخصوصاً که می گویید خوشبختانه همسرتان خوش اخلاق هستند. ایشان به دلیل بی تجربگی نمی دانند که معمولا هیچ نوزادی ۷ ساعت پشت سر هم خواب شبانه ندارد و حتما گریه های شبانه و شب بیداری اتفاق می افتد و همین طور مشکلات مختلف بچه ها و قلق های متفاوت نوزادان وجود دارد و این لزوما ایراد مادری یا نحوه ی شیر دادن شما نیست. این را برای همسرتان توضیح دهید و بخواهید که اگر دوست دارند می توانند کمی سرچ کنند. برای هر دوی شما طول می کشد که به شرایط جدید عادت کنید و نیز به وضعیت تسلط کافی پیدا کنید. زیاد لازم نیست راجع به همه چیز توضیح دهید که کار به بحث و مرافعه کشیده شود. جاهایی که به کمک احتیاج دارید ، بدون غر زدن و شکایت کمک بخواهید. مهربانی های هر از گاهی سابقتان به ایشان را فراموش نکنید و به صرف مادری، به همسرتان بی توجه نباشید. اگر تغییری در تمایل و رابطه ی جنسی تان اتفاق افتاده به همسرتان بگویید که درک می کنید که وضعیت برایش کمی سخت شده، اما خود شما هم دوست دارید که اوضاع بینتان به خوبی سابق باشد. به خودتان و ایشان زمان بدهید و اگر بینتان بحث را شدید نکنید، اوضاع به آرامش برخواهد گشت، منتهی به شکل جدیدی از آرامش که با قبل متفاوت است. آرزوی موفقیت برایتان دارم