حادثه دلخراش برای مرجانه گلچین سر فیلمبرداری ! + فیلم

مرجانه گلچین بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی است . مرجانه گلچین به تازگی مادرش را از دست داده است . مرجانه گلچین با انتشار یک ویدیو سوز دلش را در فراق مادرش به مردم نشان داد . مرجانه گلچین همسر سابق یکی از کارگردان های مشهور ایرانی است . مرجانه گلچین از بازیگران کم حاشیه ایرانی است.

بیوگرافی مرجانه گلچین

مرجانه گلچین متولد 2 اسفند 1347 در تهران به دنیا آمد. فارغ التحصیل رشته بازیگری می باشد. او همسر کریم آتشی کارگردان می باشد. پدرش آذری و مادرش شمالی است. او فرزند آخر خانواده بوده و شش خواهر و برادر دارد. او در کودکی پدرش را از دست داده است. مرجانه گلچین خواهر منیژه گلچین (بازیگر) و دخترعموی مرحومه نادیا دلدار گلچین (بازیگر) است.

جوایز و افتخارات مرجانه گلچین

برنده بهترین بازیگر نقش اول زن از چهاردهمین جشن دنیای تصویر برای بازی در سریال شاهگوشبرنده بهترین بازیگر۱۰سال گذشته در برنامه مردمی سه ستاره از شبکه سه سیما در سال ۱۳۹۲برنده بهترین بازیگر زن در برنامه سه ستاره در سال ۱۳۹۴برنده بهترین بازیگر نقش اول زن در جشن تلویزیونی جام جم برای سریال سه دنگ سه نگ و سریال شمس‌العماره!

جانه گلچین بازیگری بسیار توانا در عرصه طنز می باشد که بارها با بازی و دیالوگ های بامزه اش ما را خندانده. مرجانه گلچین هنرمندی کم حاشیه بود تا این که در چند وقت اخیر به دلیل تیپ و عکس هایی که از مرجانه گلچین دیده می شود کمی حرف و حدیث دار شده. البته مرجانه گلچین نقش جدی و غیر طنز هم داشته که شاید نزدیک ترین آن ها که در ذهن ها هنوز مانده حضور در سریال "نفس گرم باشد" که مرجانه گلچین در این سریال نقشی کاملا متفاوت داشت. نقشی که به گفته خود به روحیات و زندگی شخصی اش بسیار نزدیک بود

عموی مرحومه نادیا دلدار گلچین (بازیگر) است.از آثار هنری مرجانه گلچین می توان به بازی در سریال سه دونگ سه دونگ، زوج یا فرد و خنده در باران اشاره کرد

مرجانه گلچین در دوم اسفند ماه سال 1347در تهران متولد شد. پدرش آذری و مادرش شمالی است. او فرزند آخر خانواده بوده و شش خواهر و برادر دارد. او در کودکی پدرش را از دست داده است.

مرجانه گلچین خواهرمنیژه گلچین (بازیگر) و دخترعموی مرحومه نادیا دلدار گلچین (بازیگر) است.مرجانه گلچین همچنین همسر کریم آتشی تهیه کننده و کارگردان سینما بود که طلاق گرفته است.

در نیمه دوم دهه شصت، بازیگر معروف و مشهور سریالهای تلویزیون بود و اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد توانست چهره قابل قبولی در میان عامه تماشاگران از خود به نمایش بگذارد

در سنین نوجوانی به هنرستان موسیقی رفت و پس از چهار سال در رشته تخصصی نوازندگی تئاتر فارغ التحصیل شد و پس از آن به تشویق خواهرش منیژه که خود در آن زمان بازیگر بود بر روی صحنه ی تئاتر رفت.

مرجانه گلچین با سریال آینه به تلویزیون پا گذاشت. او زمان بازی در این سریال 19 ساله بود و بعد از این سریال به تئاتر و سینما نیز راه پیدا کرد.

گلچین از سال 68 و بعد از بازی در مجموعه تلویزیونی ازدواج پر ماجرا، تا سال 85 از تلویزیون دور بود. بالاخره بعد از 13 سال با مجموعه تلویزیونی زیرزمین به تلویزیون بازگشت

​​مرجانه گلچین بازیگر کم حاشیه

بازی گلچین در ابتدا در ژانر جدی و موقعیت های اجتماعی بوده است اما از سریال زیرزمین بود که مرجانه رنگ جدیدی به بازی خود داد و کمدی را هم تجربه کرد و بعد از آن بازی های متفاوت و درخشان را از او شاهد بودیم.

شاید بازی او در فیلم های شب بیست و نهم و چشم هایم برای تو در ذهن مخاطب عام مانده باشد.

خلاصه:محترم و اسماعیل مطابق یک سنت خانوادگی، از کودکی برای یکدیگر در نظر گرفته می شوند تا در جوانی با هم ازدواج کنند. والدین محترم هنگام به دنیا آمدن محترم و خاک کردن جفت او، با دیدن شبحی نگران آینده هستند.

او در دهه 70 بیشتر به سینما پرداخت اما در عرصه سینما هم چندان پر رنگ ظاهر نشد.بالاخره بعد از مدت ها رضا عطاران با سریال بزنگاه این بازیگر را به دوران اوج خود بازگرداند

او در سالهای 74 و 75 و بخصوص با بازی در فیلم های کریم آتشی ضعیفترین و یا شاید بدترین نمره را در کارنامه خود ثبت کرد.

تحصیلات مرجانه گلچین

وقتی که تحصیلش در ایران با مشکل روبه رو می شود، تصمیم می گیرد که از کشور برود و این کار را هم می کند اما علاقه اش به زادگاهش و دلتنگی اش برای مادرش، او را به ایران بر می گرداند. مرجانه گلچین در این مورد می گوید:

«درسم را در رشته کارگردانی در دانشگاه سوره ادامه دادم. البته برخلاف میلم؛ چون دلم می خواست که بازیگری بخوانم اما متاسفانه به حد نصاب نرسید. بعد از این بود که تصمیم گرفتم برای همیشه از ایران بروم چون برادرهایم آنجا زندگی می کنند. همین کار را هم کردم؛ اما راستش دلم برای ایران و کار و دوستانم تنگ شد. شهر زادگاه من رشت است و ماهی یک بار هم که شده باید برای دیدن مادرم به آنجا بروم. من خیلی این شهر را دوست دارم.»