گریه های شرکت کننده عصر جدید بخاطر کرونای مادرش
گریه های شرکت کننده عصر جدید بخاطر کرونای مادرش باعث ناراحتی و گریه ی داوران شد
مصاحبه با امین حیایی بازیگر همیشه جوان سینمای ایران
امین حیایی یکی از بازیگران ستاره سینمای کشور ایران هست, وی مدت زمان بسیاری هست که در عرصه سینما فعالیت دارد و همۀ وقت هم پرکار بوده هست. امین حیایی بیش از دو دهه نقش جوان اول سینما را بازی میکرد; اکنون هم هست فقط جنس نقش هایش تغییر کرده. گرچه خیلی طول کشید که به نقش اول برسد;
یعنی تقریباً حدود 9 سال بعد از نخست بازیگری, فیلم“سیب سرخ حوا” به او رسید که گرچه دستاورد چندانی نداشت. حیایی در کنار بازیگری نیم نگاهی به کارگردانی تئاتر هم دارد ولی حرفه اصلی اش را از یاد نبرده و هم چنان روزهای پرکاری از نظر بازیگری تجربه میکند. روایت وی را از ستاره سازی سینما و ماجرای حضور مستمر یک عده از بازیگران را بعنوان جوان اول در فیلم ها بخوانید:
سال 70 تئاتری برای بانو ثریا قاسمی کار میکردم که مورد دقت ایشان قرار گرفته بود. ایشان را برای فیلم “دو همسفر” خواسته بودند که گرچه خودشان نتوانسته بودند در اینکار حضور پیدا کنند و من را برای نقش پسر خودشان معرفی کرده بودند; به جای ایشان که قرار بود نقش مادر مرا بازی کنند, بانو هما روستا این نقش را بازی کردند و این شروعی شد برای کار سینمایی من با یک گروه حرفه ای.
بعد از آن با آقای هاشمی و آقای اسعدیان که دستیار ایشان بودند آشنا شدم. هم کار را خیلی دوست داشتم و هم وارد یک دنیای جدیدی شده بودم که هیچ اطلاعی از آن نداشتم. گرچه بازیگری کرده بودم ولی خب از سینما, کار با دوربین, کار با صدابرداری که گرچه خاطرم هست آن زمان صدابرداری نمی شد و فیلم را دوبله میکردیم, برایم نو و زیبا بود. فقط داشتم یاد میگرفتم.
از همه ی فیلم هایم دفاع میکنم
من احساس میکنم برای رسیدن به قضاوت درست درمورد کارنامه ام, تمام تجربیات بازیگری ام را باید در کنار هم قرار دهند. من در هر کاری تجربیات خاصی به دست آوردم و خب بعد از کار با آقای هاشمی دوره ای شد که با آقای سیروس الوند مشارکت کردم.
فیلم “هتل کارتن” نخستین کاری بود که با هم انجام دادیم و بعد از آن فیلمهای “مزاحم”, “دست های آلوده”, “تله” و… بود. من در هر کاری تجربیات خاصی به دست آوردم. هر کدام از انها برای من یک دوره کلاس بازیگری بود و من آن ها را می گذراندم و هر مرحله چیزهای اخیر یاد میگرفتم.
فیلم هایی هم بود که از کیفیت چندانی برخوردار نبودند ولی خب انها هم تجربه خاص خودشان را داشتند; تلاش میکردم بتوانم کار را به تنهایی و روی پای خودم جلو ببرم و اگر کیفیت کار به هر علت پایین بیاید کیفیت کار من پایین نباشد و خب همۀ این کارها باعث شده اکنون بتوانم در فیلمی که آقای نعمت الله به من توصیه میکند «شعله ور» بازی کنم و در کل نقش های پرگره تر را به راحتی ایفا کنم.
برای پول اکثر؟
من هیچ وقت برای جایزه کاری جلو نرفته ام. احتمالا زمانی بیکار بوده ام و برای جایزه کاری را قبول کرده باشم ولی همه ی وقت جایزه من پایین بوده هست و هیچ زمانی به دنبال جایزه بالا هم نبوده ام اما با جلو رفتن روند فیلم ها و موفقیت هایم به تدریج جایزه من بالا رفت. در حال حاضر برای فیلم هایی که احساس میکنم
تجاری میباشند, ممکن هست جایزه بالایی بخواهم ولی برای فیلمهای هنری که یک بودجه و تهیه کننده خصوصی پشت آن هست, همۀ وقت} تخفیف هایی را لحاظ میکنم.
چرا جوان اول ها پیر نمیشوند؟
«در جواب به اینکه چرا رشد ورود نسل جوان در حال حاضر تا این حد کم شده هست؟ علت آن میتواند این باشد که شماها هنوز این نقش ها را ایفا میکنید؟» اولا به نظر من گیشه هنوز حرف اول را میزند و مشخص میکند چه کسانی هنوز طرفدار دارند و میتوانند این نقش ها را ایفا کنند. و خب کارگردانان دوست دارند
با این دسته از بازیگران کار کنند تا کارشان از نظر مالی برگشتی هم داشته باشد. به هر حال بعضی از آن ها با کمپانی های خصوص کار میکنند و به علت محدودیت بودجه مجبور به این میباشند که آن گونه کار کنند.
نگران نیستم
هر سنی نقش خاص خود را دارد. من از نوجوانی شروع کردم و جوانی را گذرانده ام و تدریجی وارد میانسالی شده ام و از نظر من نگرانی وجود ندارد. مگر آقای انتظامی هنوز کار نمیکنند؟ از نظر من بازیگری سن ندارد چرا ک از بچه خردسال تا پیرمردی که 80 سال سن دارد هم میتوانند بازی کنند. اضافه بر این کوشش میکنم کارهای دیگر مثل فیلمسازی را آزمون کنم و احتمالا تغییر روش بدهم.
در حال حاضر کلاس های بازیگر را راه انداختم. در واقع یک موسسه فرهنگی هنری داریم که نخستین هدفمان استعدادیابی هست که اکثر در اساس بازیگری هست و احتمالا بتواند سایر رشته ها را نیز دربر بگیرد. از زمانی که موسسه را راه انداختم, تصمیم گرفتم یک حرکت مفید انجام دهم که نتیجه ای پشتش باشد
و واقعا هم فکر نمیکردم در این حد پیشباز شود; نزدیک به 1500 نفر ثبت اسم کردند که در حال حاضر سازی کادر آموزشی و پلاتوهایی هستیم که در آن بشود تدریس کرد. حتماً در آینده با آن ها چند فیلم کار میکنیم.درمورد استعدادهایی که بضاعت مالی ندارند نیز فکر کرده ایم. در ابتدا بین شهر تهران و شهرستان تفکیکی انجام دادیم
و از شهرستانی ها خواستیم یک کار هنری در قالب یک فیلم برایمان بفرستند تا پس از مشاهده این فیلم ها ورکشاپ هایی در شهرستان برای دوستانی که انتخاب شدند, بگذاریم و بتوانیم در همانجا استعدادیابی کنیم که فقط آن کسی که استعدادش را دارد به کلاس ها بیاید و خب واحدهای دانشگاهی را برای این دوره ها انتخاب کردهایم.
ما با دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد 46 مشارکت میکنیم که در واقع وزارت علوم نیز تاییدیه مدرک را به انضمام موسسه ما انجام خواهدداد.
دنبال تفاوت در بازی بوده ام
سلایق با هم متفاوت هست. یکسری از مردم تیپ من در “اخراجی ها”, “مهمان مامان”, “کما” و… را دوست دارند, یکسری هم میگویند این فیلم ها فاقد ارزش های بازیگری هست و فیلم هایی مثل “نقاب”, “زن زیادی”, “مزاحم” و… را می پسندند. اگر کمدی نیز نقش بازی کرده ام و در نقش لات بوده ام,
شخصیت های متفاوتی بودند و سطح طبقاتی متفاوتی داشتند و حتی گویش و طرز راه رفتنشان نیز با هم فرق داشته هست. من در سریال “مفید, بد, زشت”, یک مدل لات نقش بازی کرده ام که کاملا با “اخراجی ها” و “کما” متفاوت بوده هست.
پشیمان نیستم
حقیقتا از نقش خاصی پشیمان نیستم چون همۀ این فیلم ها برای من تجربیات خوبی بوده هست. همانطور که گفتم بعضی از فیلم ها در کارگردانی و یا فیلمنامه ضعف داشته و به بخش بازیگری خیلی پرداخته نشده هست اما من تمام تلاشم را کرده ام که در سکانس هایی که حضور دارم حتی به صورت مشترک با عواملی که در آن سکانس میباشند, کارمان به خوبی از آب دربیاید.
رد پای شریفی نیا
«در جواب به اینکه آیا در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد, محمدرضا شریفی نیا نقشی در گرفتن نقش های مفید برای تو نداشته هست؟» نه. فیلم چندان به من توصیه میش د و خب ایشان هم به من توصیه میکردند و من آن نقش را می خواندم; یکی از آن ها “نقاب” میکردند و من آن نقش را می خواندم ; یکی از انها “نقاب” بود و آن نقش را واقعا دوست داشتم.
مثلاً سریال “کلاه پهلوی”, سریال “همسایه ها” از کارهایی بود که ایشان به من معرفی کرده بودند. خب ایشان هم دوست داشتند و با هم کار میکردیم. در آن زمان همه ی وقت کستینگ در دست محمدرضا شریفی نیا بود و هر تیمی قصد فرآوری فیلمی را داشت با ایشان گفتگو میکرد و ایشان هم اشخاصی راکه می شناختند و میدانستند میتوانند از پس کار بربیایند و چیزی به آن اضافه کنند, معرفی میکردند.
چرا این همۀ کمدی؟
«در جواب به اینکه یک دوره ای در سینما پشت سر هم فیلمهای کمدی بازی کردید. همین اکنون هم چنان به فکر ادامه این روند هستید یا میخواهید در گزینه نقش ها یک مقدار متفاوت عمل کنید؟»: فیلمنامه های متنوعی انتخاب و بازی میکردم اما بعضی وقت ها به دلایلی از جمله دشواری های فنی و… توزیع این فیلمهای کمدی پشت سر هم می افتاد
و اینجور به نظر میرسید که من مدام دارم کار کمدی بازی میکنم, در صورتی که اینجور نبوده. اگر این فیلم ها سر زمان خودشان توزیع میشدند مشخص بود که تنوع زیادی دارند.
به عقیده من سمت و سوی کمدی را مخاطبان مشخص کردند. فروش فیلمهای کمدی مشخص میکند چه سبکی مردم دوست دارند. سلیقه مردم بسیار کارساز هست. کمدی را مردم دوست دارند باید بدانیم غذایی که ما به مردم میدهیم و باید خوراک تندرست به مردم بدهیم.
اگر بعد از مشاهده فیلم اتفاقی در جامعه رخ دهد گناهکار ما هستیم احتمالاً خیلی از حرف ها را نباید بزنیم اگر راه این دیالوگ ها در سینما باز و باب شود رخداد بدی در سینما خواهدافتاد و نمیتوانیم خود ما را ببخشیم. نباید باعث ناهنجاری در جامعه باشیم.