امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس غم و شادی كه پس پرده نهان است گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری دانی كه رسیدن هنر گام زمان است آبی كه برآسود زمینش بخورد زود دریا شود آن رود كه پیوسته روان است از روی تو دل كندنم آموخت زمانه این دیده از آن روست كه خونابه فشان است .... دردا و دیغا كه در این بازی خونین بازیچه ی ایام دل آدمیان است ای كوه تو فریاد من امروز شنیدی دردی ست درین سینه كه همزاد جهان است
مصاحبه با فلور نظری
بخش اول
* خانم نظری ، شما در سینما و تلویزیون فعالیت داشته اید . معمولاً بین این دو به کدام علاقه بیشتری دارید. و اصولاً تفاوت بین این دو به لحاظ حرفه ای چیست؟
- خب سینما جذابیت های خاص خودش را دارد. این خواسته ی همه ی بازیگرهاست که در پرونده شان کار سینمایی داشته باشند. کار در سینما را به گونه ای می شود به پایان نامه تشبیه کرد. ولی برای من به عنوان یک بازیگر چندان فرقی نمی کند. در مورد وقت گیر بودن این دو هم تفاوتی نمی بینم. چون هر دو وقت گیر است.
* آیا این نکته هست که چون مخاطبین در سینما خاص ترند ، پس کشش و میل بازیگر، به سینما بیشتر باشد؟
- البته برای من تفاوت چندانی ندارد ولی این موضوع بطور کلی وجود دارد که افراد سعی کنند تا مخاطبان خاص و تخصصی آنها را ببینند. ولی همانطور که گفتم برای من خیلی از اهمیت برخوردار نیست.
اگر شرایط قبل از انقلاب بود قطعاً من و خیلی از همکاران خانم ، حاضر به فعالیت در سینما نمی شدیم
* خانم نظری قصد دارم به بحث جشنواره بپردازم و قبل از آن فیلمهای که شما تا به حال کار کرده اید و بویژه فیلم بچه های ابدی . اگر ممکن است در مورد کارهای سینمایی تان بفرمایید.
- این اواخر من در سه فیلم حاضر بوده ام که اول قرار بود به جشنواره هم برسند اما اینطور نشد . من در فیلم سومین روز پس از مرگ به کارگردانی آقای شیخ طادی کار کردم . این فیلم جزو فیلم های سینمایی معناگرا بود. یک مفهوم دینی و سه بازیگر نقش اصلی داشت.
بنده، خانم سپیده گلچین و آقای خسرو شکیبایی. من با آقای شیخ طادی از طریق کارهای ایشان آشنا شدم. نگاه و سلیقه ایشان را بسیار می پسندم. ضمن اینکه خود ایشان انسان واقعاً معتقدی هستند. در این فیلم نقش یک پزشک را بازی کردم. بازی متقابل بسیار خوبی با آقای شکیبایی داشتیم و کلاً این کارم را خیلی دوست دارم. که متأسفانه همانطور که گفتم این فیلم به جشنواره نرسید. در فیلم نیما من نقش خانم سیمین دانشور را بازی کردم. با خانم دانشور از طریق کتابهای ایشان آشنا بودم. البته در این فیلم خیلی هم بازی ندارم ولی به دلیل اینکه در نقش خانم دانشور، که نویسنده ی توانای معاصر هستند ، بودم ، برایم ارزشمند و جالب بود.
اما فیلم بچه های ابدی ؛ این فیلم در مورد معلولیت ذهنی است. در این فیلم یک بچه منگل قهرمان داستان است. دغدغه ی خانم درخشنده به عنوان یک فیلمساز همیشه در تلاش برای مورد نظر قرار دادن معضلات جامعه و بویژه بچه هایی بوده که ناتوانی های جسمی یا ذهنی دارند و بررسی اینکه جامعه با این افراد چطور رفتار می کند.
من این نگاه خانم درخشنده را خیلی می پسندم و بسیار احترام به آن می گذارم. ایشان هم هدف درستی دارند و هم نیت درستی دارند. من قبل از بچه های ابدی هم با خانم درخشنده کار کرده بودم. در فیلم رویای خیس. از آنجا بود که با هم آشنا شدیم و کلاً رابطه خوبی به خاطر افکار و عقاید مشترکی که داریم با هم پیدا کرده ایم.
* در یک مصاحبه از خانم درخشنده خواندم که ایشان گفته بودند: « من برای گفتن حرفهایم فیلم می سازم» . فکر می کنم خیلی از فیلم سازها این طور نباشند. از اینجا قصد دارم گریزی به این موضوع بزنم که آیا سینما و تلویزیون اهداف ما هستند و یا وسیله ای برای رسیدن به اهداف. و اگر قبول داریم که اینها ابزار ما هستند، آیا الان کارکرد خودشان را نشان می دهند یا خیر. در واقع ابزار ما با اهدافمان سنخیت دارند؟
- خب اینها قطعا ابزار ما هستند . سینما و تلویزیون و حتی روزنامه. قرار است از همه ی اینها استفاده کنیم برای بازتاباندن افکار. ولی اینکه چقدر توانسته ایم از این ابزار درست استفاده کنیم به نظر من خیلی جای حرف دارد . و بنده به عنوان کسی که حدود 10 سال کار بازیگری می کنم خیلی ندیده ام که از این ابزار به طور درستی استفاده بشود. متأسفانه دیده ام که خیلی جاها حرفها فقط شعار است و عملی به آنها نمی شود. من معمولاً این را بارها گفته ام که من عاشق حرفه ام هستم ولی به عنوان یک زن بازیگر مشکلاتی هم دارم.
متأسفانه نمی دانم چه مرجعی هست که بشود این مشکلات را با آنها مطرح کرد. این را می گویم چون من به عنوان بازیگر ، یکی از همان ابزارهای این کار هستم. وقتی یکی از این ابزار دچار مشکل باشند شاید رسیدن به اهداف ممکن نشود. به طور کلی اعتقاد دارم که به درستی از این ابزار استفاده نمی شود.
* خانم نظری، به نظر شما « زن در سینمای ایران پس از انقلاب» آیا به جایگاه واقعی خودش رسیده؟
- به نظر من پس از انقلاب که واقعاً فرصت های خیلی خوبی بوجود آمده. چون اگر شرایط قبل از انقلاب بود قطعاً من و خیلی از همکاران خانم ، حاضر به فعالیت در این حرفه، با اینکه خیلی هم علاقه به آن داریم ، نمی شدیم. ولی نکته ای هست و آن اینکه الان موقعیت مناسب است به شرطی که خود خانم ها هم بتوانند خوب از این موقعیت استفاده کنند. امروز واقعاً این طور نیست که زن فقط در کنار قهرمان مرد داستان وجود داشته باشد، بلکه خیلی از بازیگرهای زن را داریم که به تنهایی از بسیاری از بازیگرهای مرد جلوترند و واقعاً آنها هستند که در فیلم یا سریال بارزند.
می خواهم بگویم که به خود ما بازیگران زن بستگی دارد که چقدر کارمان را جدی بگیریم، چقدر به لحاظ فرهنگی خودمان را ارتقا می دهیم، چقدر اصلاً علاقه داریم که روی ما جور دیگری حساب کنند و اینکه واقعاً می خواهیم ترقی کنیم یا نه. ولی کلاً اعتقاد دارم که بعد از انقلاب این فرصت ایجاد شده که خانمها بتوانند واقعا کار فرهنگی انجام بدهند. و این یک محک جدی برای بازیگران زن است.
* با توجه به اینکه شما در زمینه کارهای طنز در تلویزیون فعالیت هایی داشته اید، کارهایی نظیر ارثیه بابام، خانه بردوش، و... ؛ علاقه مندم در مورد ایرادی که خیلی ها به سریال های طنز وارد می کنند صحبت کنم و آن مقوله ی «حد و مرز» این سریال هاست. خیلی صحبت می شود راجع به بحث بدآموزی در این برنامه ها. مثل همین سریال های شبهای برره یا باغ مظفر آقای مدیری .
بعضی از هنرپیشه های زن از مردان جلوترند
*آیا شما هم این اشکال را وارد می دانید؟
- اولاً شما در مورد آقای مدیری صحبت کردید. باید بگویم که ایشان در کار خودشان واقعاً استاد هستند و به خوبی می توانند برنامه ای باب میل مخاطب بسازند.
من یک نقدی راجع به سریال های طنز (به طور کلی) دارم و آن اینکه کمی بیشتر زحمت کشیده بشود و سادگی بیش از حد در اجراها را برطرف کنیم. مسأله دیگر این که اعتقاد دارم بداهه و رواج آن در کار ربط به همین ساده انگاری دارد. ما در تجربه ای که در خانه بردوش با آقای عطاران داشتیم، متن ها را روز قبل از ضبط دورخوانی می کردیم و شاید یکسری از حرفها حذف می شد در همین دورخوانی ها. اصلاً چیزی به عنوان بداهه نداشتیم. همیشه متن داشتیم. منظورم این است که در طنز هم مثل سریال جدی همان حساسیت ها وجود دارد . من معمولاً به ظرافت و شوخ طبعی در طنز اعتقاد دارم و نه اینکه خدای ناکرده با حالت دلقک بازی و ادا در آوردن مردم را بخندانیم. من فکر می کنم در کارهای طنز گاهی اوقات به حدی ساده انگاری می شود که احساس می شود این کار برای کودکان ساخته شده.
* یعنی اعتقاد دارید با این کار سلیقه مردم پایین آورده می شود؟
- قطعاً. هم سلیقه پایین آورده می شود و هم بحث عادت در آن می آید. من فکر می کنم دلیل اقبال خیلی از کارهای 90 شبی علاقه نیست، بلکه عادت است. وقتی یک شبکه رأس یک ساعتی و هرشب پخش می شود و هیچ برنامه ای هم در جهت رقابت با آن وجود ندارد پس من باز هم همان برنامه را می بینم . و این می شود که آمار بیننده ی آن بالا می رود.
* البته در این مورد یک دلیل این هست که گروه های رقیب اصلاً فعالیت نمی کنند. مثلاً الان سریال آقای عطاران که برای نوروز پخش می شود ، اولین فعالیت ایشان بعد از 2 سال است . یعنی 2 سال آقای عطاران کار نکرده اند و وقتی فقط یک گروه مشغول هستند طبیعتاً ارتباط با همان گروه بیشتر می شود.
در مورد ورود نابازیگران به عرصه سینما صحبت کنید. چون بعضی ها را می بینیم که نه علم بازیگری دارند و نه تجربه و هنر آن را ولی صرفا به برخی دلایل از جمله توجه به ظواهر سر از سینما در آورده اند.
- من می خواهم بگویم بعضی هایشان حتی علاقه ای به این کار هم ندارند ! چه رسد به هنر و علم. اما به طور کلی من معتقدم که مشکلی ندارد که وارد شوند. حتماً اگر علم این کار را ندارند و تحصیلات این رشته را هم ندارند. چون من خودم هم با مدرک مدیریت دولتی وارد بازیگری شده ام. ولی من دوره های مختلف بازیگری را گذرانده ام. در مدرسه نقش در حدود 2 سال آموزش بازیگری دیدم. کار تئاتر انجام دادم . در آن زمان از کارگردانها و بزرگان تئاتر نظیر آقای شاه محمدلو یا رحمانیان یا خانم نصیرپور دعوت می کردیم که بیایید و کارما را ببنید. بعد به دانشگاه سوره ، حوزه هنری (سازمان تبلیغات اسلامی) رفتم. با رتبه اول آن دوره را گذراندم و مدرک آنجا را گرفتم.
من اعتقاد دارم اگر کسی علاقه دارد بیاید ، ولی فکر نکنند که حتماً مشهور می شوند. اصلاً خوب نیست که دلیل سخیفی مثل مشهور شدن باعث ورود شخصی به عرصه بازیگری بشود. باید زحمت کشید اگر واقعاً تصمیم به وارد شدن به این عرصه هست. من واقعاً به طور جدی برای این کار زحمت کشیدم و از پلان های خیلی کوچک شروع کردم. اما همان پلان های کوچک را با جدیت انجام دادم. و هیچ وقت فکر نکردم که پس کی من مشهور می شوم؟ من راه طولانی ولی درست را طی کردم. و اعتقاد داشتم که وقتی با تمام وجود دلم می خواهد که موفق بشوم پس حتماً خداهم کمکم می کند. که همین طور هم شد. و به نظر حضورم در سریال خانه به دوش که بسیار موفق بود، چه در داخل و چه در خارج از کشور، به خاطر همین اعتقادم بود.
* خانم نظری، با وجود اینکه تحصیلی تان ارتباطی به هنر نداشته چطور وارد بازیگری شدید؟
- خواستن توانستن است. مثلاً آقای دکتر محمد اصفهانی پزشک هستند ولی خواننده بسیار موفقی هم هستند. به هر حال اگر کسی عاشق کاری باشد با تلاش خودش و کمک خدا به آن خواهد رسید.
* نقش خاصی در عرصه سینمای ایران و جهان بوده که مایل بوده باشید به جای آن بازی کنید؟
- بله . مریم مقدس. من همیشه آرزو دارم یک کار تاریخی بکنم. یک کار تاریخی مذهبی که نقش اول آنرا داشته باشم. و مریم مقدس به خاطر اینکه یک شخصیت جهانی هستند خیلی علاقه داشتم که آن نقش را بازی کنم.
* نظرتان راجع به سریال زیر تیغ چیست؟ به خصوص که احساس می شد برخی قسمتها خانم معتمد آریا گرداننده ی اصلی جریانات سریال بودند.
- این همان حرف من است که گفتم اگر یک زن خودش را باور کند می تواند با توجه به شرایطی که هست خودش را اثبات کند. آن چیزی که خیلی ها اسمش را محدودیت در سینما برای زنان پس از انقلاب می گذارند را من قبول ندارم . من معتقد به واژه ی محدودیت نیستم چرا که هر جامعه یکسری شرایطی هست که تمام هنرمندان با توجه به آن شرایط فعالیت می کنند. این اسمش محدودیت نیست.
سریال زیر تیغ را چون با خیلی از بازیگرهایش دوستی دارم مثل خانم الهام حمیدی، با علاقه نگاه می کردم و اعتقاد دارم خانم معتمد آریا با همین شرایط که برخی اسمش را محدودیت می گذارند ، با شیوایی و زیبایی هنر خودش را نشان می دهد .
سریالی مثل زیر تیغ سطح سلیقه و پسنده مردم را بالا می برد ، به حدی که مردم دیگر بازیگرانی که زحمت نکشند و کار را جدی نگیرند و... را تحمل نکنند.
یا امام زمان (عج) ورد زبانم است
* آخرین فیلمی که بازی کردید کدام بود؟
- فیلم سینمایی کلاهی برای باران به کارگردانی آقای نوابی. ولی آخرین کاری که اکران شده رویای خیس است. و کار تلویزیونی هم فیلم جستجو به کارگردانی آقای درخشی برای شبکه 2 است که به تازگی بازی کردم .
* بهترین فیلمی تا به حال دیده اید؟
- خیلی است . مثلا گلادیاتور.
* بزرگترین سرمایه یک بازیگر چیست؟
- تعهد. چون در تعهد ، اخلاق حرفه ای ، مسئولیت نسبت به جامعه ، مردم و خانواده و خود فرد و... است.
* در زندگی در مقابل چه چیزهایی سرسختی نشان می دهید؟
- در مقابل هر چیزی که جلوی پیشرفتم را بگیرد . آدم سرسختی هستم.
* در بین نقشهایی که بازی کردید کدام یک را نزدیک تر به خودتان دیده اید؟
- هیچ کدام.
* به چه کار هنری علاقه دارید؟
- من دوران نوجوانی کار نقاشی می کردم.
* الان برای شما نقاشی جذاب تر است یا بازیگری؟
- هر دو به یک اندازه. چون هر دو خلق یک اثر هنری است. در بازیگری شخصیت هایی را بوجود می آوریم و بعد آنها را از بین می بریم که اصلاً وجود نداشته اند . و هم در نقاشی هم همین طور است . یعنی شما با بوم و رنگ آثاری خلق می کنید که وجود نداشته.
* کدام یک از نقشهای شما بوده که در زندگی خودتان تأثیر نداشته باشد ؟
- هیچ کدام .
* از بین کارگردانهای معاصر به غیر از خانم درخشنده دوست دارید با چه کسی کار کنید؟
- کلاً خیلی علاقه مندم که با کارگردانهای زن کارکنم مثل خانم بنی اعتماد و خانم تهمینه میلانی. و در مورد کارگردانان مرد هم اساتیدی مثل مهرجویی، مسعود کیمایی، حاتمی کیا و...
* الگوی خاصی در بازیگری داشتید؟
- خیر. از روز اول تصمیم گرفتم که جنس بازی ام مختص به خودم باشد. که بتوانم تفاوتی بین خودم و دیگران قایل بشوم. برای هر فیلمی هم که انتخاب شدم برای نوع بازی خودم بوده است .
* تا به حال شده کار بازیگری شما در زندگی شخصی تان اثرگذار باشد ؟ یعنی خلل در زندگی شخصی شما بوجود آورده باشد؟ به خصوص با توجه به تایم نامنظم آن؟
- البته این کار خیلی سختی است و برای خانمها سخت تر هم هست. متأسفانه زمان به قول شما قانونمند نیست. و این کار را کمی مشکل می کند . ولی به هر حال با این مسایل کنار می آییم .
* بزرگترین و بهترین تفریح در زندگی تان چیست ؟
- اوقاتی که بتوانم با پسرم باشم. پسرم 15 ساله است .
* به چه ورزشی علاقه دارید؟
- پیاده روی. آنهم حرفه ای.
* اهل فوتبال هستید یا خیر؟
- نه فوتبالی نیستم ولی جام جهانی را می بینم. فوتبال داخلی را نگاه نمی کنم ولی در سطح ملی را چرا. علاقه دارم نگاه کنم.
فضای تلویزیون سالم تر از سینما است
* ورود ورزشکاران به عرصه بازیگری را دخالت در صنفی که به آنها مربوط نیست نمی دانید؟
- نه. به شرطی که بتوانند خوب کار کنند. که البته معمولاً نمی توانند.
* یک خاطره خوب.
- یادم است در دومین دوره انتخاباتی بود که آقای خاتمی کاندیدا بودند. ما در شهرستان سر ضبط فیلم برداری بودیم و من بدون اینکه به کسی بگویم کجا می روم خودم تاکسی گرفتم و رفتم داخل شهر رأی دادم. و به آقای خاتمی هم رأی دادم. نکته جالبش این بود که نمی دانم چرا این کار را مخفیانه انجام دادم. و هر کسی می گفت کجا می روی و ماشین گروه هست و چرا تنها و ... من پاسخ روشنی به آنها نمی دادم.
* خانم نظری نقدی بر کار وزیران ارشادی که در دوران فعالیت هنری شما بر سر کار بوده اند دارید ؟
- من به دلیل مشغله ام ارتباط چندانی نداشته ام . و گرایشات خاصی هم ندارم. و عملکرد آنها را هم نمی توانم تحلیل کنم. چون ارتباط مستقیم نداشته ام. ولی شخصی مثل خانم درخشنده به دلیل نوع کارشان می توانند اظهار نظر کنند . چون در امر فیلمسازی و ... نیاز به رفت و آمد به جاهایی مثل وزارتخانه و .. هم می شود . ولی من نمی توانم اظهار نظر کنم چون آشنا نیستم. اما کلا به دلیل علاقه خاصی که به آقای خاتمی دارم عملکرد فرهنگی ایشان را چه در زمان وزارت و چه در دوران ریاست جمهوری شان خیلی مثبت ارزیابی می کنم.
* نظرتان راجع به ورود چهره های هنری به عرصه سیاست چیست؟ و اگر روزی به خود شما پیشنهاد ورود به عرصه سیاست بشود قبول می کنید؟
- بله. قبول می کنم چون من فکر می کنم آدمها سوای مرزبندی های طبقاتی، شغلی و فرهنگی، می توانند آدمهای مؤثری باشند. البته به شرط وجود علاقه و توانایی ذاتی. و حتماً این موضوع را خوش بینانه نگاه می کنم.
* اینکه گفته می شود در سینما باند و رابطه وجود دارد درست است ؟
- به نظر من بله . من کلاً اعتقاد دارم فضای تلویزیون به لحاظ کاری سالم تر از سینما است. کمی نظارت بیشتری بر نوع کارها و قراردادها و... وجود دارد.
* اگر شما سردبیر نشریه ای بودید، به عنوان یک بازیگر، چه تیتری به عنوان درددل روی نشریه می زدید.
- می نوشتم که کار در سینما باید براساس لیاقت باشد و توانمندی. نه براساس روابط دوستانه و باندبازی.
* آیا در جامعه سینمایی و هنری واژه ی دلال و دلال بازی وجود دارد ؟
- بله. شاید البته خیلی ها این موضوع را نگویند و بترسند و ناراحت هم بشوند از حرف من. ولی به نظر و عقیده ی من تحت عناوین مختلفی این کار انجام می شود.
* وضع مالی بازیگران درعرصه سینما چگونه است؟ مثلا به اندازه ورزشکاران درآمد دارند؟
- چون اطلاع دقیقی از درآمد ورزشکاران ندارم نمی توانم اظهار نظر کنم. ولی به هر حال اعتقاد دارم بازیگرهای با تحصیلات می توانند درآمد خوبی با کارهای خوبشان کسب کنند. یعنی با انتخاب های درست، با هوشمندی در گزینش ها و درایت در اینکه که با چه کسانی کار کنند. این حساب و کتابها را یک بازیگر باید داشته باشد.
* چند درصد بازیگران سینمای ایران تحصیلات آکادمیک دارند؟
- فکر کنم پس از انقلاب خیلی درصد تخصصی بودن بازیگران بیشتر شده.
* به نظر شما ظاهر و تیپ یک بازیگر چقدر در پیشرفت او تأثیر دارد؟
- نمی توانم بگویم که تأثیر ندارد. اثر دارد ولی فقط به عنوان یکی از معیارها . یعنی شرط لازم هست ولی کافی نیست. البته در ایران خیلی چنین مواردی نداریم. اما نظر شخصی من این است که اینطور نیست که یک نفر صرفاً با ظاهر زیبا بتواند سوپراستار بشود . باید توانمندی اش را هم داشته باشد .
* یک مساله ای که الان مطرح شده بحث کنجکاوی مردم در زندگی خصوصی بازیگران و ورزشکاران و... است. و احتمالاً سوء استفاده هایی که بعضی مواقع از این جریان می شود. این موضوع به جایی رسیده که ظاهراً طرحی در دولت در دست بررسی بوده که دادگاه ویژه ای برای رسیدگی به این جرایم تحت عنوان دادگاه ستاره ها و چهره ها برقرار بشود. شما به عنوان یک بازیگر بسیار کم حاشیه اولاً با این اتفاق موافقید؟ و کلاً چه پیشنهادی برای بالا بردن سطح فرهنگی برای جلوگیری از این کنجکاوی ها و سوءاستفاده ها دارید؟
- این دخالت ها و کنجکاویها که به هیچ وجه خوب نیست ولی بالاخره ما شاهد هستیم که می شود. راه جلوگیری از این اتفاقات هم حتماً چیزهایی مثل همان طرحی است که شما گفتید. اینطور اقدامات خیلی راه گشاست. اصولاً در عرصه ای مثل سینما، چه در داخل و چه در خارج همیشه کوچکترین اتفاقات زندگی یک بازیگر مورد توجه عده ای است. در این مورد جامعه باید برای منِ بازیگر یک موقعیتی ایجاد کند که بنده احساس خطر نکنم و ببینم که قوانینی هست که بنده را در این گونه مسایل حمایت می کند .
* تا به حال شده در کارهایتان و در انجام دادن کارهایتان در عرصه بازیگری لحظه ای بشود که از ائمه اطهار (ع) کمک بخواهید .
- بله. خیلی وقتها شده مثلاً در جمع بازیگرانی قرار می گیرم که می بینیم همگی از بزرگان این عرصه هستند و قرار است که در این جمع من هم بازی کنم، معمولاً در این مواقع ورد زبانم یا امام زمان(عج) است که می خواهم تا کمکم کنند که بتوانم کارم را خوب اجرا کنم و اکثراً هم آن کار جوری میشود که از کارگران تا آبدارچی همه مرا تحسین می کنند. و من کاملاً مطمئن هستم که این نتیجه همان دعایی بوده که کرده ام.
* در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم شاخصی بوده که هنوز شما را تحت تأثیر قرار بدهد ؟
- بله. فیلم از کرخه تا راین را من هنوز هم که می بینم متأثر می شوم و کار بسیار زیبایی است. من فکر می کنم از کرخه تا راین فقط یک فیلم نیست. بلکه بخش واقعی از زندگی کسانی است که در جبهه ها بودند.
بعضی ها برای شهرت به بازیگری روی می آورند
* خانم نظری ورود بازیگران پس از دوران بازیگری ، به عرصه کارگردانی را چگونه ارزیابی می کنید؟
- ببینید کارگردانی ادامه و امتداد بازیگری نیست. ولی ایرادی ندارد که اگر کسی توانایی این کار را داشته باشد وارد این عرصه بشود . البته گفتم به شرط وجود توانایی هایش.
* چه سفارشی علاقمندانی که می خواهند و دوست دارند وارد عرصه بازیگری شوند، دارید؟
- من به عنوان کسی که عاشق کار بازیگری بوده می گویم که اولاً ببینند این عشق بازیگری واقعا و حقیقتاً در وجودشان هست یا نه. بعد اگر دیدند که هست، با تمام توان به سویش حرکت کنند.
بعد از وجود علاقه باید کارهای دیگری هم در کنارش انجام بشود . از قبیل اینکه باید مطالعه زیاد داشته باشند ، باید شاگرد خوبی باشند تا بتوانند زیاد یادبگیرند ، باید بتوانند از خودشان بگذرند و اینکه یکسری محدودیت های اجتماعی و اخلاقی را باید رعایت کنند.
* اولین درس و اصل برای یک بازیگر به نظر شما چیست؟
- به نظر من باید دنبال موقعیت هایی که آسان بدست می آید نباشند. و بدانند آن چیزی که به سادگی به دست می آید نمی تواند خیلی ماندگار باشد. کلا اینکه در هر کاری درست و اصولی جلو بروند.
* تا به حال شده در دور و اطراف خودتان کسانی از شما بخواهند که کمکشان کنید تا وارد عرصه بازیگری شوند؟
- بله. زیاد هم بوده.
* این افراد که با شما برخورد داشته اند به نظرتان بهخاطر عشق به این کار بوده که می خواستند وارد بازیگری شوند یا به خاطر چیزهای دیگر؟
- به نظرم 90 درصد آنها به خاطر شهرت قصد وارد شدن به عرصه بازیگری را دارند. و فکر می کنند که کار خیلی آسانی است. و متأسفانه خیلی ها هم از خود و توانایی های خودشان ا گاهی ندارند.
* فرزندتان اگر تمایل به بازیگری داشته باشد، این اجازه را به او می دهید؟
- اتفاقاً یکی دوبار بازی هم کرده و من قبلاً به او این اجازه را داده بودم. منتها به او گفتم که با تحصیل این کار وارد بشود بسیار بهتر است تا از او سوء استفاده نشود.
* نظرتان راجع به سایت تبیان و فعالیت هایش چیست؟
- واقعیت این است که من تا به حال چندان با این سایت آشنا نبودم. ولی الان که فعالیت های شما را می بنیم مطمئنم که برای کسب اطلاعات مفید، بسیار مناسب است. ضمن اینکه چون بازیگر هستم بخش فرهنگی سایت برایم بسیار جذاب است. سایت تبیان می تواند محل مناسبی باشد برای شناساندن هنرمندان واقعی و جایی باشد برای تبادل اطلاعات بین بازیگران و هنرمندان با مردم.
* در مورد کسانی که در تبیان مشغولند چه سفارشی دارید ؟
- آرزو می کنم موفق باشید، با مشکلاتی که در سر راه است ناامید نشوید و سعی کنید باگذشت زمان به اهدافتان برسید.
* در کنار چه بازیگری به واقع احساس غرور کرده اید از اینکه در کنار او بازی کرده اید ؟
- خسرو شکیبایی . بازی در کنار ایشان آموزنده است و البته مرحوم رضا سعیدی هم همین طور بودند. این بازیگران به قولی معرفت کاری دارند. این مدل افراد هیچ وقت برای خودشان بازی نمی کنند. مرحوم رضا سعیدی این طور بودند که وقتی خودش شیرین بازی می کرد، این شیرینی را گاهی به بازیگر مقابل انتقال می داد . و این کار باعث رضایت بیننده هم می شود. آقای امین حیایی هم این ویژگی را دارند.
* یک پیام نوروزی .
سال 85 برای من سال خیلی خوبی بود. امیدوارم سال 86 سال بسیار خوبی برای همه باشد. به خصوص مجموعه تبیان. آرزوی موفقیت برای همه دارم. این هم جمله ای است که من همیشه می گویم: «عاشق باشید و بدون عشق زندگی نکنید»
- اولین کلمه و یا جمله ای که بعد از شندین این واژه ها به ذهنتان می رسد چیست .
پول:در حد رفع نیاز خوب است.
شهرت:در کنار محبوبیت خوب است.
آقای احمدی نژاد:رئیس جمهور.
اینترنت:آدم فکر می کنه که دنیا کوچک است.
تبیان:دوست جدید.
* تلخ ترین خاطره شخصی شما چیست؟
- بیماری مادرم.
عاشق باشید و بدون عشق زندگی نکنید
* شیرین ترین خاطره شخصی شما؟
- تولد فرزندم.
* یک دروغ 13 بگوئید.
- قرار است فیلمی بازی کنم که نقش مقابلم جک نیکلسون است!
* در مورد سرویس ادبی هنری تبیان چه نظری دارید؟
- گالری عکسش را خیلی دوست دارم. ضمن اینکه با دقت تمام این بخش سایت را نگاه کردم. کلا بخش موفقی است .
* فیلم هامون را چند بار دیدید؟
- خیلی . همان زمان خودش 2 یا 3 بار دیدم و این اواخر هم چندین بار دیدم.
* چه نوع موسیقی دوست دارید؟
- موسیقی کلاسیک خیلی دوست دارم. از 13 سالگی عادت به گوش دادن به موسیقی کلاسیک داشتم. مثلاً ویوالدی را خیلی علاقه دارم . هر کسی می خواهد منو خوشحال کند یک قطعه ویوالدی برایم می گذارد . اوقاتی که در منزل ناراحتم ، پسرم همیشه برایم قطعه ای از ویوالدی می گذارد. در بین خواننده های خودمان هم آهنگ های محمد اصفهانی را خیلی دوست دارم.
* کتاب جزیره تنهایی؟
- جان شیفته ی رومن رولان.
* بهترین کتابی که تا به حال خوانده اید؟
- روی ماه خداوند را ببوس. با اینکه نویسنده ی نام آشنایی هم نداشت ولی خیلی لطیف داستان اعتقاد به خدارا بیان می کند .
* کدام شهر ایران را دوست دارید؟
- من لاهیجان به دنیا آمده ام و این شهر را خیلی هم دوست دارم.
* چه غذایی رو بهتر از همه درست می کنید؟
- همه غذاها را خوب می پزم و در واقع استاد آشپزی هستم . خودم هم همه ی غذاها را دوست دارم ولی خب لوبیا پلو و قرمه سبزی یک چیز دیگه است.
* چه رنگی را دوست دارید؟
- صورتی.
* قبول دارید که یکسری از فیلم ها در ایران بدون دلیل و بدون بار فنی ناگهان بُت می شوند؟
- بله. در مورد بحث جشنواره هم عرض کردم. بعضی فیلم ها بدون دلیل زیادی بزرگ می شوند.
* سینما می روید؟
- اصلاً فرصت این کاررا ندارم. فقط رویای خیس را چون خودم بازی کردم رفتم و دیدم.
* فکر می کنید در عرصه سینما قشری باشند که نیاز به حمایت بیشتری داشته باشند؟
- بله فکر می کنم کارگردانان زن الان مشکلات خاصی دارند که باید به آنها توجه بیشتری بشود. و همچنین بازیگران مسنی که الان مشغول به کار نیستند. که می دانم تعداد زیادی از این هنرمندان مسن و قدیمی ، مشکلات مالی زیادی هم دارند.
* با تشکر از فرصتی که در اختیار سایت تبیان قرار دادید . ما امیدواریم در تمام عرصه های زندگی موفق باشید .