#نمیتونم_نفس_بکشم#تهران#icantbreathe#tehran#iran#سیزدهم_دیماه#سال۹۹ کرونا نتونست منو بکشه، اما انگار آلودگی میتونه....
چهار روزه که سردرد شدید دارم، گلوم درد میکنه، توی قفسه سینه ام درد توام با سنگینی حس میکنم و نفس هام کوتاه کوتاه شده، نصفه شب با سرفه شدید از خواب بیدار میشم حس میکنم هزار ساله که از عمرم میگذره...... #آناهیتا_همتی#آناهیتاهمتی#آناهیتا#anahitahemmati#anahitaعکس دوم از آقای ترابی
بیوگرافی آناهیتا همتی
دراین قسمت بیوگرافی آناهیتا همتی بازیگر محبوب سینما و تلویزیون را جمع آوری کرده ایم. او مدت زیادی اسـت کـه کم کار شده، بیشتر مـا وی را با سریال خانه بـه دوش بـه یاد می آوریم، او دراین سریال هم بازی با حمید لولایی و علی صادقی بودو دیالوگ حالا چی بپوشم، آناهیتا نعمتی دراین سریال هنوز هم روی زبان ها میچرخد. امروز از 0 تا 100 با او آشنا میشویم. با پارس ناز همراه باشید.
آناهیتا همتی هنوز ازدواج نکرده است
بیوگرافی آناهیتا همتی
همتی در اول مرداد ماه 1352 در تهران بـهدنیا آمد پس از اینكه دیپلمش را در رشته علومتجربی گرفت، وارد عرصه بازیگری شد ودر سال 69 وارد كلاس های تئاتر گردید، نخستین كار جدی او نمایش تنبور نواز بود، پدر او مهندس و مادرشكارمند اسـت و خانواده ای كم جمعیت را تشكیل میدهند، دیگر فرزند خانواده برادرش آرین اسـت كه 13 سال از او كوچكتر میباشد.
درسال 1372 با نمایش تنبورنوازان «هادی مرزبان» بازی در تئاتر را آغاز کرد ودر سال 1374 با بازی در مجموعه تلویزیونی دبیرستان خضراء «اکبر خواجویی» شناخته شد. او تا بـه امروز در مجموعه های بسیاری بازی کرده اسـت. آناهیتا همتی بازی در سینما را درسال 1375 و با فیلم بـه نمایش درنیامده افسانه پوپک طلایی «خسرو شجاعی» آغاز کرد.
نخستین فیلمی کـه از او بر پرده سینماها بـه نمایش درآمد درسال 1378 و با نام عشق کافی نیست «مهدی صباغزاده» بود. آناهیتا همتی هیچگاه ندرخشید. هیچگاه آن طور کـه باید دیده نشد، اما حضور فعالش در تلویزیون و بازیهای روان و آسان او باعث شده تا همان گونه پرکارترین بازیگر تلویزیونی باشد.
آنا همتی بیوگرافی
شاید بهترین و ماندگارترین حضورش در تلویویون مربوط بـه بازی مجموعه تلویزیونی کلانتر «محسن شامحمدی» و بخصوص خانه بـه دوش «رضا عطاران» باشد. آناهیتا همتی بازیگری اسـت كه این روزهاچهرهاش برای خیلی از بینندگان تلویزیونیآشناست، بازیگری كه در دو، سه سال اخیر، جزوپركارترین بازیگر زن در تلویزیون بود.
عکس های آناهیتا همتی
فردی كه هیچ گاه دچار غرور نشده و همیشه از این خصلتبد كه ممكن اسـت هر بازیگری دچارش شود و اورا از عرش بـه فرش برساند، دوری میكند. آناهیتا دارای روحیه ای بانشاط اسـت و هیچ گاه خندیدن را فراموش نمیكند، همانطوركه در سریالهایش وی را همیشه اینطور میبینیداو معتقد اسـت تا انسان میتواند بخندد و شادباشد، چرا افسردگی و چرا بداخلاقی…
اینستاگرام آناهیتا همتی
آناهیتا راز جوانی خودرا اینطور جواب میدهد: عاشق طبیعت گردی هستم، دوچرخه دارم و گاهی در شهرک با دوچرخه گردش میکنم، برنامه غذایی ام پر از سبزیجات اسـت ودر پختن از روغن هسته انگور یا روغن زیتون استفاده میکنم. سحر خیزم و از طب سنتی و کرم های خوب و استاندار استفاده میکنم و بـه سلامت دندان هایم اهمیت میدهم.
زندگی نامه آناهیتا همتی
آناهیتا همتی میگوید: مـن کاملا بـه قهوه معتادم، مدتی تصمیم گرفتم دمنوش گیاهی و سنتی استفاده کنم اما در میانه روز دستها و چانه ام می لرزد تا جاییکه مامانم میگوید: آناهیتا قهوه ات را بخور، این ها بخاطر نخوردن قهوه اسـت، خلاصه نتوانستم ترک اعتیاد کنم!
ماجرای آناهیتا همتی + بیماری آناهیتا همتی
او درباره علت کم کاری اش هم میگوید: مردم دیگر علاقه مند بـه دیدن سریالهای تلویزیونی نیستند، از سویی هم فیلمنامه ها خوب نیست و از زندگی واقعی همه ی مـا دور و متفاوت اسـت کـه قابل پذیرش نیست. بجای آن تئاتر کار میکنم و گهگاهی در سینما حضور دارم.
آناهیتا همتی و برادرش
آناهیتا همتی درباره دوران کودکی اش میگوید: در کودکی ترسناک شیطون بودم از شکستگی دست و پا بگیر تا دررفتگی کتف و … اما درسم خیلی خوب بود، خیلی دوست داشتم بازیگر تئاتر شوم و هنوز وقتی میروم تئاتر ببینم قلبم می لرزد. میتوانم ادعا بکنم یه بخش بزرگی از بزرگ شدنم روی دوچرخه اتفاق افتاد.
جدیدترین عکس های آناهیتا همتی
ودر آخر نیز، آنا همتی درباره ورود خود بـه حرفه بازیگری میگوید: درسال 72 وقتی 20 ساله بودم بـه اداره تئاتر رفتم و کلاس های بازیگری استاد هادی مرزبان را گذراندم، نخستین کارم هم تئاتر تنبور نواز خود آقای مرزبان بود. بعد از چند کار تئاتر برای تست سریال دبیرستان خضرا بـه دفتر خواجویی کارگردان رفتم و قبول شدم با همین سریال سال 1373 وارد قاب تلویزیون شدم.
در ادامه مرور صفحه اینستاگرام آناهیتا همتی
در پایان نیز مروری داریم بر صفحه اینستاگرامی خانم آناهیتا همتی و از فعالیت های مجازی و همچنین پست هایی کـه بـه اشتراک میگذارد با خبر میشویم، هم چنان با مجله پارس ناز همراه باشید.
آنا همتی درباره این عکس نوشته: #پل_خشتی_لنگرود #لنگرود #گیلان #ایران
آنا همتی درباره این عکس نوشته: آرزو میکنم، روزی دلهایمان بـه اندازه چهره مان شاد شود.
آنا همتی درباره این عکس نوشته: تولد دوقلوهای افسانه ای #گروه_زند “سینا ” و “سحاب” رو تبریک میگم.
آنا همتی درباره این عکس نوشته: #دوچرخه_سواری دراین #پائیز_زیبا همه ی عکسها از دوست خوبم.
آنا همتی درباره این عکس نوشته: #باغ_گیاه_شناسی_ملی_ایران #ایران #تهران ، پیکانشهر
آنا همتی درباره این عکس نوشته: از باغ گیاهشناسی ملی ایران بازدید کنید!
آنا همتی درباره این عکس نوشته: در هم تنیدگی مـن و پائیز بـه روایت #bijame عزیز
آنا همتی درباره این عکس نوشته: این عکس زیبای پائیزی تقدیم بـه دوستان رنگین کمانی ام
آنا همتی درباره این عکس نوشته: توانیابان عزیزم، روزتون رو بهتون تبریک میگم.
آنا همتی درباره این عکس نوشته: درکنار خیرین و توانیابان در #خیریه_رعد عکسها از دوست خوبم #مهدی_عمادی
آناهیتا همتی :اول مرداد ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمدم. پدرم کارشناس کشاورزی و مادرم حسابدار است.
یک برادر بیشتر ندارم که ۲۶ سال دارد به نام «آرین» و ۱۴ سال از من کوچکتر است. به خاطر کار پدرم مدتی در خرمآباد بودیم و مدتی هم در لنگرود زندگی کردیم.
بعد از اتمام ماموریت پدرم دوباره به تهران برگشتیم. من تا ۱۳ سالگی خارج از تهران بودم.
اصالتا کجایی هستید؟
مادرم ترک است و پدرم مازندرانی، اما هر دو در تهران بزرگ شدهاند.
بچه کدام محله هستید؟
ن بچه سلسبیل هستم و در زایشگاه اقبال سلسبیل به دنیا آمدم، اما آرین بچه اکباتان است ما مدت زیادی است که در اکباتان زندگی میکنیم در واقع از قدیمیهای اکباتان هستیم.
در نقشهای شر و شور بازی میکنید. حتما در کودکی هم خیلی شیطان بودید؟
آره وحشتناک شیطان بودم. به همین خاطر دست و پایم شکست، کتفم در رفت و… در مدرسه هم بهجز شیطنت کار دیگری نمیکردم، از بابای مدرسه تا مدیر و ناظم مرا به نام کوچک صدا میکردند. مثلا سوم راهنمایی در زنگ تفریح آنقدر بچهها را با شلنگ آب خیس کردم که مدیر از پشت بلندگو گفت آناهیتا دیگه بسه.
از نظر درسی چه وضعی داشتید؟
درسم خیلی خوب بود. سرکلاس هر چه معلم میگفت، یاد میگرفتم.
کدام درس را بیشتر از بقیه دوست داشتید؟
زمینشناسی را خیلی دوست داشتم به طوری که سرکلاس زمینشناسی وقتی که معلم درس میداد ۶ دانگ حواسم به او بود. در کلاس آنقدر خوب این درس را یاد میگرفتم که دیگه تو خونه نیاز نبود درس را مرور کنم.
هنوز هم به برنامههای مستند تلویزیون که مربوط به زمینشناسی باشد با علاقه زیادی نگاه میکنم.
نمرات درسهای دیگر چگونه بود؟
ببینید من همه درسهایم خوب بود و در هیچ درسی ضعیف نبودم و همه نمراتم بالای ۱۸ بود.
در کودکی فکر میکردی روزی بازیگر شوی؟آره، البته من علاقهام بیشتر به تئاتر بود و دوست داشتم روزی بازیگر تئاتر شوم. هنوز که هنوز است وقتی میروم تئاتر میبینم، قلبم میلرزد و زمانی هم که نمایش تمام میشود و میخواهم بلند شوم تمام زانوهایم جیرینگ جیرینگ میکند. حس خیلی خوبی است و آدم هیچ وقت این حس را در سینما و تلویزیون ندارد.
اولین کاری که رفتی دیدی را به یاد داری؟ آره خیلی خوب به خاطر دارم. خیلی کوچک بودم که با پدر و مادرم رفتم تئاتر «کچل کفتر باز» را دیدم و چون همه کتابهای صمد بهرنگی را حفظ بودم از دیدن آن خیلی لذت بردم.
ادای بازیگر خاصی را درمیآوردی؟
ادای کسی را در نمیآوردم اما با خودم خیلی آینهبازی میکردم و جای عروسکهایم حرف میزدم. حتی جای ماشینهایم هم حرف میزدم.
دوست داری به اون دوران برگردی؟
نه اصلا، برای اینکه در آن دوران تو شهرهای غریب بودم.
اگر بخواهی یکی از کارهای کودکیات را تکرار بکنی کدام را تکرار میکنی؟
دوچرخهسواری. تقریبا میتوانم ادعا بکنم که یه بخش از بزرگ شدنم روی دوچرخه اتفاق افتاد.
در چه رشتهای دیپلم گرفتید؟
علوم تجربی
تا آنجایی که من میدانم با هدیه تهرانی در یک مدرسه درس میخواندید؟
آره هدیه هم خیلی شیطان بود درست مثل من. نصف بچههای مدرسه ما شیطان بودند.
نام مدرسهتان ایرج رستمی بود؟
آره، البته به هتل رستمی معروف بود.
با هدیه تهرانی ارتباطتان چگونه بود؟
ارتباطمان معمولی بود الان هم وقتی همدیگر را میبینیم از خاطرات آن زمان یاد میکنیم.
شما هم باعث حضور هدیه در سینما شدید و تلفن او را به آقای مهرجویی دادید؟
آره همین طور است. دستیار آقای مهرجویی با من تماس گرفت که برای بازی در فیلم «لیلا» به دفترشان بروم در آنجا دستیار مهرجویی که نامش یادم نیست به من گفت دختری هست در اکباتان به نام هدیه او را میشناسی؟ گفتم بله گفت شمارهاش را میخواهیم تا دعوتش کنیم برای بازی در این فیلم بعد از آن من از هدیه اجازه گرفتم و شمارهاش را دادم.
دوست دارید روزی سوپراستار شوید؟
نه اصلا. از جایگاهی که الان در آن هستم خیلی راضیام چون دچار غرور بیجا نشدم و رابطهام با مردم خوب است.
• آناهیتا چگونه بازیگر شد؟ من علاقه بسیار عجیب و غریبی به بازیگری داشتم و خوشبختانه پدر و مادرم نیز از مشوقان من بودند. سال ۷۲ به اداره تئاتر رفتم و کلاسهای بازیگری را نزد «استاد هادی مرزبان» گذراندم. اولین کارم هم تئاتر«تنبور نواز» به کارگردانی آقای مرزبان بود. چند کار تئاتر انجام دادم و بعد یک روز رفتم دفتر آقای خواجویی که تست بدهم برای بازی در سریال «دبیرستان خضرا» در تست قبول شدم و به این ترتیب وارد تلویزیون شدم. در تلویزیون و سینما وقتم خیلی گرفته شد، راستش دلم برای تئاتر تنگ شده است.
• چرا در مجموعههای طنز ۹۰ شبی حضور ندارید؟اتفاقا به من خیلی پیشنهاد شده که در این برنامهها کار کنم، خیلی هم دوست دارم و از دیدن آنها لذت میبرم حتی برای مجموعههای «شبهای برره» و «جایزه بزرگ» از من دعوت شد، اما متاسفانه من توانایی و قوتش را ندارم، چون انرژی زیادی از آدم میگیرد و من هم زود خسته میشوم، به همین خاطر هر پیشنهادی که برای این جور برنامهها به من میشود، رد میکنم.
چرا به صورت آکادمیک رشته بازیگری را ادامه ندادید؟
چون یک دفعه گرفتار کار تئاتر و تصویر شدم و دیگر فرصت اینکه بخواهم به صورت آکادمیک و دانشگاهی ادامه بدهم، فراهم نشد.
قهرمانان دوران کودکیتان چه کسانی بودند؟
سیندرلا، سفیدبرفی، خانواده دکتر ارنست، مهاجران و… البته هنوز کارتونهای خوب را نگاه میکنم. فیلم «برباد رفته» هم خیلی روی من تاثیر گذاشت.
شما در مردادماه به دنیا آمدهاید، میدانید مردادیها چه خصوصیاتهایی دارند؟
زندگیام را براساس این جور چیزها تنظیم نمیکنم اما آن چیزی که در مورد خودم خواندم یکسری نکاتش درست بود و به خودم میخورد. مثلا مردادیها اگر دلشان بخواهد کاری بکنند حتما میکنند.
کدام غذاها را خیلی خوب و خوشمزه درست میکنید؟
غذاهای چینی و ایتالیایی.
آناهیتا چرا ازدواج نمیکند؟
خب تا به حال فرد ایدهآلم را پیدا نکردهام و معتقدم که ازدواج کردن در سن کم خطرناک است. صبر کردم بزرگتر و عاقلتر شوم، از وقتی هم که بزرگ و عاقل شدم از بس میبینم همه آنهایی که شتابزده ازدواج میکنند، طلاق میگیرند، بیشتر دقت میکنم.
برای جوانهای در شرف ازدواج صحبتی دارید؟
جوانها خیلیخیلی باید مواظب خودشان باشند و با قلب و احساسشان تصمیم نگیرند. حرف یک عمر زندگی است.
بازیگری چه چیزهایی را از شما گرفته و چه چیزهایی را به شما داده؟
بازیگری آزادیام را از من گرفته. دیگه نمیتوانم آن طور که میخواهم شیطانی کنم، البته خیلی چیزها هم به من داده از جمله مطالعه بالا، درک عمیق، و اینکه هر بار در یک نقش ظاهر شوم و نقشهای متفاوت را تجربه کنم.
جذابترین و تاثیرگذارترین کتابی که خواندهاید چه نام دارد؟
کتابهای نویسندهای به نام «جویفیلدینگ» را خیلی دوست دارم و مطالعه کتابهای این نویسنده خیلی روی من تاثیر میگذارد.
انتهای موفقیت یک بازیگر کجاست؟
فکر میکنم برمیگردد به آن ضربالمثلی که میگوید درخت هرچه پربارتر افتادهتر، یعنی دچار غرور بیجا نشدن و رفقای قدیمی را فراموش نکردن، به نظرم هنرمند خوب بودن یعنی آدم و انسان خوبی بودن.