دود و دم امروز ِشهر داشت خفهم می کرد و باز مجبور بودم شیشهی کوفتی رو پایین نگه دارم به خاطر کرونای کوفتی!تو دلم پُر ِ نِق و غُر و ناله بود و سعی می کردم بروز ندم.
آقای راننده گفت آلودگی بالای دویسته و گفت از کرونا نمیریم امسال حتما از این آلودگیه میمیریم و پرسید دربارهی مازوت که سوخت ِ نیروگاههاست و دربارهی بنزین استاندارد چیزی میدونم یا نه؟
که گفتم نمی دونم و تو دلم هم گفتم کاش ول کنه این بحثو! ول نکرد. یعنی مباحث رو به هم ربط میداد. اینو ول می کرد می رفت سراغ اون یکی.
تو این اوضاعْ عرصات ِ بیچارگی خانوم گوینده ی رادیو با اون صدای شیییک ِ آرام که انگار از یه سرزمین ِ دیگه به گوش می رسید گفت عزیزان ِ شنونده با خودتون لَختی فکر کنین تأمل بفرمایین که امروز تا این لحظه چقدر از زندگی تون لذت بردین؟چقدر به واژه ی دلنشین ِ رضایت از زندگی فکر کردین؟نگاه کردم دیدم برج میلاد پیدا نیست.
آقای راننده گفت از وقتی این ابوقراضه رو خریده که دوزار کمک خرجی دربیاره یارانه ش رو قطع کردن.بعدم سرفه کرد. بعدم توضیح داد کرونا نداره، سرفه مال حرص و جوش و گند و کثافت ِ هواست.آقای فلانی از تربت ِ جام، ازپشت ِ فرمون تریلی زنگ زد به استودیو به خانوم گوینده گفت یه ترانه محلی براش پخش کنن.خانومه با همون صدا مجلسیه به هم وطنش خدا قوت گفت و ترانهی عاشقانه ای پخش کردن واسش.
تو ترافیک بیچاره کنندهی این روزای تهرون که برای رفت و اومد به هر مسیر کوتاهی حتی، آدم هزار ساعت تو راهه، یه وجب یه وجب جلو می رفتیم.سردرد و چشم درد عجیبی م داشتم. خانومه هم هی می گفت حال ِ خوب تون مستدام شنوندگان عزیز ! و من نمی فهمیدم کدوم حال خوبو داره می گه؟ !وسطاشم گفت زاگرب زلزله اومده!سر گردوندم طرف ِ پارکی که مورچه ای از جلوش رد می شدیم .
توی قاب ِ خاکستری دودآلود و چرک ِ پنجرهی ماشین دوتا خانوم رو دیدم که رو نیمکت، روبه خیابون، قشنگ در معرض ِ دید نشسته بودن داشتن یه چیزی می کشیدن.لباساشون کم بود واسه این سرما . لابد کارتن خوابی چیزی بودن.یه خورده اونورترم یکی تا کمر دولا شده بود توی یکی از این سطل آشغال گنده آهنیا. چیزی م انگار گیرش نمی اومد، انگار قبلی خالی کرده بودش.خانومه باز هی میگفت قدر لحظات زندگی شیرین و ارزشمندتون رو بدونین. خدایی خیلیم شیک و جذاب می گفتا.آقای راننده دست شو گذاشته بود رو بوق واسه دو تا موتوری که اینور اونورش بودن و هی میمالیدن به ماشینش که رد شن.بعد انگار فکر کرد نکنه با ماسک فحش هاشو نشنیده باشن، ماسک شو ورداشت و سه چارتا لیچار ِ آبنکشیده نثارشون کرد.
داشت راجع به شاخصههای خوشبختی در جوامع مختلف حرف می زد آقای راننده یه جور بدی قهقهه زد. خیلی با احتیاط گفتم آقایی اون ماسکو بی زحمت لحاظ کن قربونت. حالتش یه هو عوض شد و یه جور ِ عارف طوری گفت:ای خانوم ! چی داره این زندگی که اینجور بش چسبیدیم؟ کرونا حریف ما پوست کلفتا نمیشه! ول مون کن تورو حضرت عباس! نفسم سوخت پشت ِ این ماسک! شنونده ی عزیز دیگه ای همین لحظه درخواست ترانهی خاموشی های بی پایان رو داد. خانومه گفت پخش میکنن براش.شنونده تشکر کرد.من سرم گیج می رفت
نام:شبنم
نام خانوادگی:مقدمی
تاریخ تولد:1351
محل تولد:تهران
تحصیلات:کارشناسی ادبیات فارسی
تاهل:متاهل
زندگینامه
شبنم مقدمی متولد سوم فروردین ماه سال 1351 در خیابان شیخ هادی، بیمارستان عیوض زاده شهر تهران می باشد. وی دارای مدرک کارشناسی ادبیات فارسی و دانش آموخته آموزشگاه آزاد بازیگری امین تارخ است.
ساکن منطقهء بسیار خوش اب و هوایی در شمال کرج، پایهء کوه بوده به نام عظیمیه دبستانش را در همانجا ، در مدرسه شهید کرمی ، دورهء راهنمایی را در مدرسه جمهوری اسلامی، و دبیرستان را در دبیرستان شهید باهنر گذرانده است . رشتهء تحصیلی اش، علوم تجربی بود.
در دانشگاه آزاد، در همان کرج،ادبیات فارسی خواند، و به گفته ی خودش حسرت تحصیل درتئاتر و سینما، به دلم ماند تا هنوز و همیشه…
شبنم مقدمی و همسرش
شبنم مقدمی و دخترش
دنیای بازیگری:
شبنم مقدمی در مدرسه کارگاهی فیلمنامه نویسی حوزه هنری، زیر نظر بهترین اساتید فن، فیلمنامه نویسی آموخت و همزمان، با گروه تئاتر شایا فعالیت حرفه ای در تئاتر تهران را آغاز کرد و بعد از آن بود که به دوره های آموزشی بازیگری سینما، در مدرسه بازیگری امین تارخ پیوست.
گرچه پیش از آن هم چه جلوی دوربین چه در پشت صحنه، به عنوان نویسنده، دستیار کارگردان،منشی صحنه و…کار می کردم، اما گذراندن این دوره یکساله، بسیار به اندوخته هایم افزود.
شبنم مقدمی فعالیت خود در رادیو را در سال 77 با اجرای برنامه خانه ی کاغذی به کارگردانی شهرام کرمی آغاز کرد و سابقه اجرا در برنامه هایی چون هفت شنبه، خط خطیم، کبوتری ناگهان و هفت ترانه را داراست. شبنم مقدمی در سال 1377 کار بازیگری در سینما را با فیلم زخمی کامران قدکچیان آغاز نمود.
شبنم مقدمی در سریال سقوط یک فرشته:
این سریال که دنباله روی سریال او یک فرشته بود محسوب می شود در شبهای ماه رمضان 1390 روی آنتن شبکه اول سیما رفت. جذابیت اصلی این سریال بیان داستان از زبان شیطان (محمدرضا علیمردانی) به عنوان راوی قصه است که تاکنون سابقه نداشته است خصوصاً که از قسمت های میانی این سریال هویت اصلی او مشخص می شود.
شبنم مقدمی در سریال مدینه:
شبنم مقدمی در سریال مدینه نقش زنی به نام روحی را بازی میکند این سریال هر شب ماه رمضان از شبکه یک سیما پخش میشود.
فیلمشناسی
سینمایی
1 - امروز (1392) 2 - آینه شمعدون (1391) 3 - گس (1391) 4 - آزمایشگاه (1390) 5 - ابرهای ارغوانی (1390) 6 - بوسیدن روی ماه (1390) 7 - زیر آب (1388) 8 - کودک و فرشته (1387) 9 - فرزند خاک (1386) 10 - همیشه پای یک زن در میان است (1386) 11 - پاداش سکوت (1385) 12 - به نام پدر (1384) 13 - زیستن (1380) 14 - از صمیم قلب (1379)
مجموعه تلویزیونی
مدینه (1393) هفت سنگ (1393) سقوط یک فرشته (1390) زیر تیغ (1385) گل های آفتابگردان (1376)
شبنم مقدمی در سریال هفت سنگ
جوایز:
فیلم گس با بازی شبنم مقدمی و کارگردانی در جشنواره فیلم رم برنده جایزه بهترین بازیگر زن/مرد نوظهور شد. این جایزه به گروه بازیگران زن و مرد این فیلم ایرانی اهدا شد به صابر ابر، پانته آ پناهی، رویا جاویدنیا ، احسان امانی ، شبنم مقدمی ، مهسا علافر ، محمدرضا غفاری، نوال شریفی ، صدف احمدی ، ماهانا نور محمدی ، سیما مبارک شاهی ، بهاران بنی احمدی ، سیامک صفری ، مانی گندمکار ، آرشام طالبی.
شبنم مقدمی در سی و دومین دوره از جشنواره فیلم فجر برای بازی فیلم امروز بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.