همکاری فریبا نادری با سازمان بهزیستی + ویدئو

21:00 - 1399/10/02
محتواهای مناسب سازی شده نابینایان و ناشنوایان از طریق رابط سمعی و بصری و هم‌چنین درج زیر نویس، از اقدامات دیگری است كه فیلیمو در همین راستا به ثمر رسانده است.
فریبا نادری

فیلمینو به منظور ایفای مسئولیت اجتماعی خود در همكاری با سازمان بهزیستی، اقدام به ارائه اشتراك با تخفیف ویژه معلولان، تحت پوشش آن سازمان نموده است.

این كمپین با شعار هیچ مانعی برای خوشحالی نیست، در دی ماه اجرایی خواهد شد.

بیوگرافی

فریبا نادری بازیگر نقسپری سیمادر فیلم ستایش ۲می‌گوید: در سال ۱۳۶۳ به دنیا آمدم، از بچگی عاشق بازیگری بودم و بزرگ‌ترین آرزویم این بود که جای قهرمان فیلم‌هایی که دوستشان دارم، قرار بگیرم، ولی پدر و مادرم مخالف بودند و سختگیری می‌کردند تا من به درس و مشقم بیشتر توجه داشته باشم.

در دوران کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بودم، از آن جایی که با برادرم حمید رابطه بسیار خوبی داشتم، تمام روز با او بازی می‌کردم و به همین خاطر شیطنت‌هایم هم پسرانه بود. من حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین اسباب بازی من توپ «چهل تیکه» بود، یادم می‌آید که با بچه‌های محل، کوچه را می‌بستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی می‌کردیم.

«فریبا نادری» به طور اتفاقی وارد عالم بازیگری شد، او با سریال «مروارید سرخ» معرفی شد و با سریال «گل بارون‌زده» باعث شد که اهالی سینما روی بازی او حساب ویژه‌ای باز کنند. سپس با سریال «غیرمحرمانه» که از شبکه تهران و شبکه‌های استانی پخش شد توانست توانایی‌هایش را به اثبات برساند، او به جز بازیگری به خانه‌داری به ویژه آشپزی علاقه ویژه‌ای دارد و هرگاه که در منزل است، وقت خود را صرف آشپزی می‌کند، با این بازیگر جوان به گفتگو نشستیم که خواندنش را به شما هم سفارش می‌کنیم…

زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل می‌کردم، به طور اتفاقی به من پیشنهاد اجرای برنامه «نیمرخ» داده شد، اما مادرم مخالفت کرد. از این حکایت چند سالی گذشت تا اینکه یک روز با دوستم که گریمور بود برای تست به دفتر «مسعود رسام» رفتیم، آن روز وی با تست بازیگران برای سریال «مروارید سرخ» مشغول بود، من هم غافل از این ماجرا نشسته بودم تا اینکه از اتاق‌شان آمدند بیرون و گفتند نوبت شماست.

گفتم من برای تست بازیگری نیامده‌ام، دوستم آمده است… او به من گفت: حالا که آمدی بیا تست بده… آن روز خوش‌شانس بودم و در تست قبول شدم، اما می‌دانستم که خانواده‌ام مخالفت خواهند کرد.

در قراردادم شرط کردم که خانواده‌ام هم باید پشت صحنه بیایند و گروه مروارید سرخ هم پذیرفتند. با این شرایط باز هم مادرم مخالفت کرد، اما سرانجام متوجه شد که علاقه من به بازیگری وصف‌ناپذیر است و نمی‌توانند مقابل علاقه‌ام ایستادگی کنند و این شد که به بازیگری روی آوردم و در حال حاضر هم در سریال «غیرمحرمانه» ایفای نقش می‌کنم و خوشحالم که مردم هم از آن استقبال کردند. مادرم هم از این نقش خوشش آمده است.

مصاحبه با فریبا نادری

گرافیک خواندم

رشته تحصیلی‌ام، گرافیک رایانه‌ای بود، اما می‌خواستم زودتر به هدف‌هایم نزدیک‌ شوم. من با کار بازاریابی شروع کردم، البته به علت بازیگری نمی‌توانستم تمام وقت کار کنم. کار سختی بود، طرف‌های مذاکره من اغلب مدیران باتجربه شرکت‌های بازرگانی بودند، خوشبختانه الان در سمت مدیریت بازرگانی شرکتی بزرگ مشغول به کار هستم، طی این مدت به این نتیجه رسیدم که بیشترین نیاز مشتریان، کار خوب و درجه یک است و بهتر است به جای توجیه، از دقت در اجرای کارها استفاده کرد.

آمـاده نمـایش

سریال‌های یلدا، من و پوتی، نقره ماهی، دور هفتم، گنگ خوابیده و فاکتور کارهایی است که آماده پخش یا در نوبت پخش از تلویزیون قرار دارد. چند پیشنهاد سینمایی هم دارم که می‌خواهم خیلی حساب شده تصمیم بگیرم و ورودی به سینما داشته باشم که رضایت‌بخش باشد.

از اینجای گفتگو، از آنجا که پرسش‌ها زیاد و مثل همیشه محدودیت صفحه داشتیم، سعی کردیم که صحبت‌های «فریبا نادری» را به طور خلاصه برای‌تان چاپ کنیم. اگر نقشی را دوست نداشته باشم، به هیچ عنوان آن را قبول نمی‌کنم. من تمامی نقش‌هایی که در آن بازی کردم را دوست دارم.

انسان زودرنج، احساساتی، حساس و مهربان هستم، البته این را اطرافیانم می‌گویند. آرزو می‌کنم، شبی را همه مردم دنیا، آرام و به دور از دغدغه بخوابند و هیچ کودکی گوشه خیابان روی کارتن، شب را به صبح نرساند، زمانی که بچه‌های فقیر را در خیابان می‌بینم، بغض می‌کنم، فقر این بچه‌ها علامت سوالی است که همیشه در ذهن من باقی می‌‌ماند. به عنوان یک زن، معمولا پوشاکی را می‌خرم که مطابق سلیقه‌ام باشد و هیچ وقت چیزی را صرفا به خاطر مد بودنش نخریده‌ام.

اصولا آدم معاشرتی هستم و از ارتباط لذت می‌برم، چرا که آدم‌ها را خیلی دوست دارم و برای احساسات‌شان ارزش زیادی قائلم، به همین خاطر، هم به خانه‌مان زیاد مهمان می‌‌آید و هم زیاد مهمانی می‌روم و هر دو حالت برایم خوشایند و بسیار لذت‌بخش است. عاشق سفرم و از هر فرصتی برای مسافرت استفاده می‌کنم، عاشق طبیعت شمال کشور هستم به ویژه در پاییز و زمستان که زیبایی خارق‌العاده‌ای دارد.

سعی می‌کنم در کارهای خانه هیچ وقت کم نگذارم.

آشپزی شبیه بازیگری است، اگر برای آن عشق و وقت صرف کنی، غذای شما خوشمزه می‌شود. بازی‌ام شاید خوب نباشد! (می‌خندد)، اما آشپز بسیار خوبی هستم، درست مثل مادرم. در بین بازیگران طنز، بازی یوسف تیموری و رضا شفیعی‌جم را خیلی می‌پسندم.

ازدواج

فریبا نادری بازیگر جوان و توانا از خاطراتش در زندگی مشترک با مرحوم مسعود رسام و ازدواج های امروزی می گوید…

در کنار مرحوم مسعود رسام زندگی عاشقانه ای داشتم و با وجود بیست و هفت سال تفاوت سنی هیچ وقت در زندگی با او خلائی حس نکردم… حتی کوچک ترین سخنان او برای من آموزنده بود و این بهترین خاطره ام از اوست که هنوز هم حرف های پرمحتوایش در خاطرم هست.

به نظر شما با ازدواج عاشقانه می توان خوشبختی را لمس کرد؟

در ازدواج تنها عشق نباید ملاک قرار گیرد بعضی ها با عشق ازدواج می کنند اما بعد از مدتی مجبور به جدایی می شوند.

به نظر شما با ازدواج می شود به آرامش رسید؟

بستگی دارد! برخی برای فرار از محدودیت و تفکر خانواده هایشان تن به ازدواج می دهند و مثل یک زندانی به این قضیه نگاه می کنند زندانی زمانی که می داند شرایط متعادلی بیرون از زندان می تواند داشته باشد قطعا برای آزادی اش روز شماری می کند چون به دنبال راحتی و آرامش است اما وقتی می داند نه عشق دارد، نه پول و نه کار مناسب قطعا ترجیح می دهد در زندان بماند. در ازدواج هم نمونه های زیادی بوده اند که پس از ازدواج، آرامش درونی شان بر هم خورده و به روزهای قبل از ازدواج شان غلطه خورده اند.

با خواستگاری سنتی موافقید؟

نه مدرن و نه سنتی! بهتر است تعادل حفظ شود.

مرحوم مسعود رسام(متولد ۱۳۳۶، تهران – درگذشت ۱۰ آبان ۱۳۸۸، تهران) ، کارگردان و تهیه کننده تلویزیون بود.

آخرین فعالیت زنده یاد رسام، کارگردانی مجموعه تلویزیونی غیرمحرمانه بود که سال ۱۳۸۷ از شبکه تهران به روی آنتن ‌رفت.

مسعود رسام۱۰ آبان سال ۱۳۸۸ پس از سال‌ها تحمل بیماری سرطان خون در بیمارستان لاله تهران درگذشت.