اگه یک زن این نشانه ها رو داشته باشه یعنی شوهرش رو آدم حساب نمیکنه و تحویلش نمیگیره

00:42 - 1401/10/23
زندگی مشترک در کنار مزایا و فوایدش گاهی می‌تواند چالش‌های مختلفی برای ما، شخصیت و روح و روانمان داشته باشد.

پاتوق آنلاین : زندگی مشترک در کنار مزایا و فوایدش گاهی می‌تواند چالش‌های مختلفی برای ما، شخصیت و روح و روانمان داشته باشد. تمام انسان‌ها در حد نرمال نیازمند تایید دیگران به خصوص عزیزانشان هستند، این عزیزان شامل والدین، خواهر و برادرها، فرزندان و صد البته همسرمان است! به خصوص مردان با توجه به ویژگی‌های تکاملی‌شان نیاز دارند به چشم همسرشان یک قهرمان باشند اما وقتی خانمشان روی خودش و دیگران حساب باز کند و شوهرش را تحویل نگیرد، شخص رفته رفته اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد و صیمیتش با خانمش را از دست می‌دهد! چرا این اتفاق میفتد؟ چه عواقبی برای فرد و رابطه‌اش دارد و چطور می‌شود این مشکل را حل کرد؟ در این مقاله این موضوع را از ابعاد مختلف بررسی می‌کنیم.

چه نشانه‌هایی وجود دارد که خانم شوهرش را آدم حساب نمی‌کند

اجازه دهید قبل از بررسی دلایل و ارائه راهکار تکلیفمان را با این جمله مشخص کنیم و به یک معنای یکسان برسیم، اینکه یک خانم همسرش را آدم حساب نمی‌کند یعنی چه و چه نشانه‌هایی دارد؟

با او مشورت نمی‌کند

از مهم‌ترین علائمی که نشان دهنده این است که خانم عقاید و دیدگاه‌های همسرش را قبول ندارد و حسابی رویش باز نمی‌کند این است که هیچ مشورتی با او نمی‌کند یا اگر همسرش نظری بدهد به آن توجه نمی‌کند. این خانم‌ها صحبت‌های همه را می‌شنوند، تحقیقاتشان را می‌کنند اما همسر خودشان معمولا آخرین نفری است که دست دارند از او نظر بخواهند. صحبت‌های رضا از مراجعین ما را در این زمینه بخوانید:” مریم تو جمع راجع به کاراش از همه نظر می‌خواد به جز من! یه بار باهم رفته بودیم مسافرت دوستامونم بودن، هرکس یه چیزی می‌گفت و یه نظری می‌داد در مورد اینکه نهار رو کجا بخوریم، یکی می‌گفت رستوران، یکی می‌گفت جوجه بخریم یکی می‌گفت ساندویچ و … مریمم با ذوق و شوق صحبت می‌کرد و حرف همه رو می‌شنوید و سعی می‌کرد دل همه رو به دست بیاره منم می‌گفتم بریم آش بخوریم، یهو برگشت گفت رضا چی می‌گی آش آش یه لحظه حرف نزن بذار یه تصمیم درست بگیریم! من خیلی خجالت کشیدم”.

تصمیماتش را بدون او می‌گیرد

یکی دیگر از نشانه‌های خانمی که شوهرش را به حساب نمی‌آورد این است که تصمیمات ریز و درشت زندگی‌اش را بدون همسرش می‌گیرد! همسر این خانم با تصمیماتی مواجه می‌شود که روحش از آن خبر نداشته است یا حداقل قبلا نظرش را داده اما خانمش به آن توجه نکرده است! تصمیمات مختلفی مانند عوض کردن مبلمان خانه، برنامه ریزی برای سفر، فروش طلاها، خرج کردن پس‌اندازها و حتی تصمیمات جدی‌تری مانند تصمیم برای بچه‌دار شدن هر کدام لازمه‌اش رسیدن به یک نظر مشترک در زندگی است اما وقتی خانمی همسرش را به حساب نیاورد این تصمیمات را به تنهایی می‌گیرد.

در جمع مسخره‌اش می‌کند

وقتی خانمی برای همسرش ارزش قائل نباشد، حرف‌هایش را جدی نگیرد، تحویلش نگیرد و در هیچ موردی او را به حساب نیاورد، تعجبی ندارد که برای خنداندن دیگران همسرش را مسخره کند! به این جملات توجه کنید:” اونو ولش کنید هرچی بذارین جلوش مثل جارو برقی می‌بلعه”، “همه شوهر کردن منم گشتم این اورانگوتان رو پیدا کردم”، “امشب باید بریم خونه مادر عتیقه شوهرم”، ” محلش نذارید بابا این هر دقیقه یه حرفی می‌زنه” و …! شاید این جملات به ظاهر خنده‌دار از نظر شما و دیگران خیلی جدی نباشند اما برای یک مرد مانند پتکی است که دائم بر روح و روانش می‌خورد!

حرف‌هایش را جدی نمی‌گیرد

یکی دیگر از نشانه‌های مهم خانمی که شوهرش را به حساب نمی‌آورد این است که حرف‌های او را جدی نمی‌گیرد. صحبت‌های حمیدرضا را بخوانید تا بیشتر متوجه این موضوع شوید:” فرناز کلا حرف‌های من یادش نمی‌مونه که بخواد عمل کنه یا جدی بگیره، مثلا دو ماه پیش بهش گفته بودم تعطیلات عید بریم دوتایی ویلا شمال، همه کاراشو کرده بودم، خودش اصلا انتخاب کرد ویلا و … یهو آخر اسفند گفت من به مامانم اینا گفتم عید میریم پیش اونا، من شاخ درآوردم گفتم مگه ما قرار نبود بریم شمال! خندید گفت وای یادم رفته بود عب نداره حالا یه سر می‌ریم اونجا بعد آخراش یه سر شمالم می‌ریم! این فقط یه مثال بود انقدر از این کارها کرده که من دیگه بی حس شدم”!

با او درد و دل نمی‌کند

شاید تا اینجای مقاله تصور کرده باشید زنی که همسرش را جدی نمی‌گیرد تنها در امور مربوط به تصمیمات و … او را نادیده می‌گیرد اما این چنین نیست! چنین فردی حتی همسرش را لایق بروز احساساتش نمی‌داند و با او درد و دل نمی‌کند! ممکن است دوستان صمیمی زیادی داشته باشد یا حتی بدون صمیمیت و نزدیکی با آشنایان و اطرافیان شروع به درد و دل کند اما برای همسرش چنین وقتی نگذارد و نخواهد او را شریک احساسات و هیجاناتش کند! شاید با خود بگویید چرا چنین فردی باید با این زن بماند؟ این موضوع را در ادامه مقاله دنبال می‌کنیم و می‌بینید برخی افراد بدون اینکه بدانند به چنین زندگی عادت خواهند کرد.

اشتباهاتش را به سختی می‌پذیرد

هر فردی در زندگی پر از خطا و اشتباه است، این اشتباهات شامل خطا در محیط کار، تحصیلات، خرج و مخارج، روابط و صد البته زندگی مشترک هم می‌شود! دو نفر وقتی ازدواج می‌کنند قرار نیست یکدیگر را به خاطر اشتباهاتشان مواخذه کنند یا مثل والدین شروع به تربیت کردن همسرشان بکنند! اغلب هر فردی با از خود گذشتگی، صبوری و درایت سعی می‌کند زندگی و رابطه‌اش را حفظ کند اما وقتی فرد همسرش را قبول نداشته باشد قاعدتا نمی‌پذیرد خطاهایش نیز قابل بخشش و حل کردن است! همسر این خانم‌ها مدام در حال سوال و جواب پس دادن به خاطر خطاهایش است و حتی گاهی خطایی در میان نیست و فقط چیزی که خانمش می‌خواسته انجام نشده است.

چرا خانمتان شما را به حساب نمی‌آورد؟

مشکل از عزت نفس شماست

محترم بودن یکی از مهم‌ترین نیازهای هر انسانی است! اما برای اینکه فرد بتواند احترام دیگران را جلب کند باید در درجه اول بتواند به خودش احترام بگذارد! تصور کنید در یک سالن بزرگ دو فرش پهن شده است، یک فرش کثیف و پاره است و همه از روی آن رد می‌شوند برای صاحب این فرش فرقی ندارد کفش بقیه کثیف یا تمیز باشد یا حتی برایش فرقی ندارد دیگران چیزی روی آن بریزند یا نه! از طرفی از فرش دوم به شدت مراقبت می‌کند و اجازه نمی‌دهد کسی نزدیکش شود! به نظر شما رفتار بقیه با این دو فرش چگونه است؟ قطعا اگر کسی وارد این سالن شود همان رفتاری را با دو فرش دارد که صاحبش با آن‌ها دارد! یعنی از روی فرشی که همه از آن رد می‌شوند رد می‌شود و مراقب است به فرش دیگر آسیب نزند! عزت نفس هم همین است، شما تعیین می‌کنید دیگران چطور با شما رفتار کنند! اگر شما از خودتان و عزت نفستان مراقبت نکنید هیچ کس دیگری حتی خانمتان این کار را انجام نمی‌دهد!

کنترل‌گر است

برای یک فرد کنترل‌گر فرقی ندارد طرف مقابل همسرش باشد، والدینش باشند یا فرزندش! او تنها به حرف‌های خودش اهمیت می‌دهد و تعجبی ندارد که نتواند همسرش، عقایدش و نظراتش را جدی بگیرد! فرد کنترل‌گر هرکاری که در توانش است انجام می‌دهد تا حرف‌هایش را به کرسی بنشاند و برای این مساله هرچه بر سر راهش باشد کنار می‌زند. در این بین اگر همسر این خانم در برابر کنترل‌گری خانمش تسلیم شود خودرایی او شدت می‌گیرد و این روند تبدیل به یک چرخه یک طرفه دستور و اطاعتی می‌شود!

اختلاف نظر دارید

حل کردن اختلاف نظرها یک مهارت مهم است! مهارتی که اگر جدی گرفته نشود چالش‌ها و حتی تنش‌های سنگینی را به رابطه وارد می‌کند. با یادگیری مهارت حل مساله دو نفر می‌توانند حتی زمانی که سرشار از اختلاف عقیده و اختلاف نظر هستند مشکلاتشان را حل و فصل کنند! اما همیشه همه چیز به همین خوبی پیش نمی‌رود. ممکن است هر دو نفر افراد کنترل‌گر و خود رایی باشند و خانه را تبدیل به میدان جنگ کنند و ممکن است یک نفر تسلیم شود و خودش را به بی تفاوتی بزند یا حتی ممکن است گاهی یک نفر تسلیم و گاهی جنگجو برای به کرسی نشاندن نظراتش شود. در هر صورت چنین چیزی می‌تواند باعث شود یک نفر به کلی کنار زده شود و به مرور زمان دیگر جدی گرفته نشود!

مقابله به مثل می‌کند

شما خودتان به شخصه چقدر برای خانمتان ارزش قائل هستید و او را جدی می‌گیرید؟ مطمئن هستید که به او کم محلی نمی‌کنید و به حسابش می‌آورید؟ در برخی زوج‌ها به حساب نیاوردن یکدیگر یک روند است! هیچ یک از این دو نفر نیاموخته‌اند که رسم زندگی مشترک را به جا بیاورند و هرکس کار خودش را می‌کند! یادتان باشد همیشه در هر چالشی در زندگی مشترک ابتدا باید سهم خودتان را از مشکل بیابید در این قضیه هم ابتدا نگاهی به رفتار خودتان بیندازید آیا به حساب نیاوردن یکدیگر از جانب شما هم اتفاق میفتد و همسرتان در حال دفاع و مقابله به مثل است؟ برای رسیدن به این جواب می‌توانید از یک شخص بی طرف مانند مشاور کمک بگیرید.

خودتان نمی‌خواهید

برخی آقایان خودشان علاقه چندانی به اموری که مربوط به زنان است ندارند. مثلا خیلی شنونده خوبی برای خانمشان در زمینه عواطفش، روابطش با دوستانش، آرایشگاه و رسیدگی به ظاهرش، محیط کارش و … نیستند. برخی آقایان با داشتن مهارت‌های ارتباطی می‌توانند حتی زمانی که به موضوع بحث علاقه ندارند طوری شرایط را مدیریت کنند که خانمشان از هم صحبتی، مشورت و شنیدن نظرات همسرش لذت ببرد و همیشه او را در همه امور به حساب بیاورد. اما زمانی که خود آقا نتواند این نیاز را در همسرش برآورده کند طبیعی است که خانمش هم رفته رفته از او و شنیدن عقاید و نظراتش نا اید و دور شود.

وجود تله‌های روانی مختلف

اگر با بحث طرح‌واره‌های روانی آشنا باشید می‌دانید که انواع و اقسام طرح‌واره‌ها می‌تواند فرد را در حالتی قرار دهد که خودش باعث شود دیگران یا همسرش او را به حساب نیاورند! مثلا مردی که درگیر طرح‌واره محرومیت هیجانی است دائم تصور می‌کند همسرش دوستش ندارد و خود به خود از او دور می‌شود و صمیمیت بینشان را از بین می‌برد! یا مردی که درگیر طرح‌واره طرد-جدایی است دائم برای حفظ رابطهه‌اش باج عاطفی می‌دهد و خود را لایق دوست داشته شدن نمی‌داند و به احتمال زیاد انتخابش در همسر نیز به طوری بوده که عمدا نادیده گرفته شود و حتی اگر از این زندگی بیرون برود طبق قوانین طرح واره‌های روانی باز هم شریک عاطفی را انتخاب می‌کنتد که چنین رفتاری با او شود و همچنان به حساب نیاید! بنابراین ریشه یابی در این زمینه اهمیت بسیار مهمی دارد و به هیچ عنوان نباید آن را نادیده گرفت.

چه باید کرد؟

حق و حقوقتان را بشناسید

نه تنها در مقابل خانمتان، در مقابل تک تک افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستید شما حق و حقوقی دارید و هیچ کس نباید این حق و حقوق را بشکند! در مورد زندگی مشترک هم زن و شوهر وظایفی نسبت به هم دارند که باید انجام شود. این مساله یه موضوع یک طرفه نیست، هم خانمتان هم خود شما باید این امر مهم را مد نظر قرار دهید و حقوق یکدیگر را رعایت کنید. برای دستیابی به چنین چیزی در قدم اول باید بتوانید این حق و حقوق را خودتان بشناسید و به آن احترام بگذارید! همان طور که در بخش عزت نفس گفتیم تا زمانی که شما خودتان را دوست نداشته باشید و به خودتان احترام نگذارید هیچ کس دیگر هم نمی‌تواند چنین کاری برایتان بکند! مثلا حسین، یکی از مراجعین ما بود که بعد از ۴ سال ازدواج همسرش حتی یکبار برای او یک هدیه نخریده بود اما از حسین توقع داشت تمام مناسبت‌ها را به خاطر بسپارد و بهترین هدیه را برای او بگیرد! رابطه یک فرآیند دو طرفه است، این حق شماست که اگر قدمی برای همسرتان برمی‌دارید همسرتان نیز متقابلا برای شما قدم بردارد! پس حق و حقوقتان را بشناسید و آن را به زبان صلح و با درایت طلب کنید.

خط قرمز داشته باشید

هر فردی عقاید و نظرات منحصر به فرد خودش را دارد، تا زمانی که این عقاید به خودتان و دیگران آسیبی نزند و به حد و حدود کسی بی‌احترامی نکند قابل احترام است و هیچ کس نباید به خاطرش شما را بازخواست کند! خطوط قرمزی برای خودتان داشته باشید و اجازه ندهید کسی آن را له و لورده کند. مثلا توقع احترام به خانواده یک توقع به جا و ارزشمند است و هیچ کس نمی‌تواند به شما بگوید نباید حساس باشید و به خودش اجازه دهد آن‌ها را فحش دهد! برای اینکه مطمئن شوید خطوط قرمز شما برخواسته از کمال گرایی و برخی وسواس‌های فکری نیست از یک مشاور کمک بگیرید تا با پروتکل‌های خودآگاهی به شما کمک کند نقاط قوت و ضعفتان را بشناسید و برطرف کنید. گاهی دیگران با رفتارشان به ما تلقین می‌کنند که مشکل از ماست! وقتی خودآگاهی داشته باشید و بدانید کجای کارتان می‌لنگد و کجا نقطه قوت شماست و بر همین اساس خط قرمزتان را تعیین کنید دیگر اجازه نمی‌دهید کسی از این خطوط عبور کند حتی همسرتان.

ریشه را پیدا و برطرف کنید

همینطور که تا اینجای مقاله خواندید و متوجه شدید اینکه خانمتان شما را به حساب نمی‌آورد دلایل مختلفی دارد که باید برای برطرف کردنش ابتدا ریشه آن را پیدا کنید! لطفا عمه تراپی نکنید! ممکن است با این توصیه‌ها از جانب اطرافیانتان روبرو شوید:” خودت بهش رو دادی”، “دوبار بزنی تو دهنش آدم می‌شه”، “توام محلش نذار”، “دو بار تو جمع جوابش رو بده تا بفهمه دنیا دست کیه”، “با خرج تو داره این ادا و اطوار رو در میاره” و … این توصیه‌های خاله زنکی کمکی به شما و رابطه‌تان نمی‌کند و چه بسا که اوضاع را بدتر هم بکند. پس از یک متخصص کمک بگیرید!

همه چیز را به گردن خودتان نیندازید

برخی آقایانی که با این مساله مواجه می‌شوند همه چیز را به گردن خودشان می‌اندازند، صحبت‌های رضا از مراجعین ما را بخوانید:” من همیشه همین قدر بی عرضه بودم، زنمم از این بی عرضه‌گی من سوء استفاده می‌کنه، بذار هرچی می‌خواد بزنه تو سر من دیگه اهمیتی نداره برام وقتی خودم همینو می‌خوام حتما لیاقتم همینه دیگه”! قطعا مراجع ما باید روی عزت نفس و شناختن حد و حدودش کار کند اما اگر ما ضعفی داریم دلیل بر این نمی‌شود که دیگران حتی همسرمان به خودش اجازه دهد هر رفتاری دلش می‌خواهد با ما بکند. برخی خانم‌ها درگیر کنترلگری، وسواس و کمالگرایی، افسردگی، لجاجت و … هستند و برای حل این موضوع باید به اندازه شما برای شناختن سهمشان از مشکل تلاش کنند و آن را برطرف کنند این مشکل دو طرفه حل می‌شود و شما مسئول تمام و کمال آن نیستید!