جزئیاتی از ماجرای عجیب دزدیده شدن یک کتاب توسط بازیگر و کارگردان فعال و محبوب کشور سروش صحت !
سروش صحت که مهمان نشست «جهان و کتاب من» نمایشگاه کتاب تهران بود ماجرای دزدیدن یک کتاب و پس دادن آن را برای حاضران تعریف کرد.
او گفته است: وقتی ۱۶ ساله بودم. از کتابخانه‌ای، کتاب «راه رشد غیرسرمایه‌داری» را دزدیم. بعد هم فهمیدم در حوزه‌ی علاقه‌ی من نیست و کتاب را برگرداندم. همچنان پس از چند سال معنای اسم این کتاب را نمی‌دانم.
سروش صحت با بیان این‌که نخستین‌بار دایی‌ام من را با کتاب آشنا کرده است، ادامه داده است: از همان نوجوانی کتابخوانی را به طور جدی آغاز کردم و هر روز بیشتر از قبل کتاب می‌خواندم.
او افزوده است: در سال‌های نوجوانی من و هم‌نسل‌هایم به دلیل این‌که ماهواره و موبایل و اینترنت نبود، نوجوان‌های خیلی بیشتر کتاب می‌خواندند و ما گاهی بر سر کتاب خواندن بذا هم رقابت داشتیم. کم کم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان آشنا شدم و از آن طریق کتاب‌های داستان را تهیه می‌کردم و می‌خواندم.
سروش صحت درباره‌ی نویسنده‌های محبوبش نیز گفت: از میان نویسنده‌های فارسی داستان‌های جلال آل‌احمد، احمد محمود و جعفر مدرس صادقی بسیار علاقه‌مند هستم و آثار نویسندگان متعددی از ادبیات جهان هم دوست دارم و دنبال می‌کنم. بیشتر از همه فئودرداستایوفسکی را دوست دارم. به نظرم او نویسنده‌ی بسیار خلاق و تاثیر‌گذاری است. علاوه بر رمان و ادبیات، آثار حوزه‌های فلسفه، جامعه‌شناسی، تاریخ و روانشناسی هم علاقه دارم و آثار متعددی هم در این حوزه خوانده‌ام و می‌خوانم.
سروش صحت در طی این نشست خاطره‌ای از دوران نوجوانی‌اش و کتابخوانی تعریف کرد و گفت: وقتی شانزده ساله بودم. از کتابخانه‌ای، کتاب «راه رشد غیرسرمایه‌داری» را دزدیم. بعد هم فهمیدم در حوزه‌ی علاقه من نیست و بعد کتاب را برگرداندم. همچنان پس از چند سال معنای اسم این کتاب را نمی‌دانم.
وی در زمینه فرهنگ کتابخوانی نیز گفت: فرهنگ کتابخوانی باید به موازات هم در همه جا ترویج شود. مثلا می‌بینیم در مترو همه بیکارند ولی کتاب نمی‌خوانند.
او سال هایی که در تهران زندگی کرده همواره در نمایشگاه کتاب حضور داشته است و معتقد است همیشه خیلی زیاد کتاب هدیه می‌دهد ولی نمی شود کتاب خواندن را به دیگران تحمیل کنیم.
این بازیگر در ادامه این نشست شخصیت های محبوب خود را در چند رمان که دوست داشت برای مخاطبان بازگو کرد و از اکبر عبدی و اصغر فرهادی به عنوان هنرمندان ایرانی مورد علاقه‌اش یاد کرد.
سروش صحت | عکس و بیوگرافی “سروش صحت” و همسرش
سروش صحت متولد 8 آذر 1344 در نائین اصفهان، کارگردان و بازیگر است
فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته آلودگی شیمیایی دریا از دانشگاه آزاد اسلامی است، قبل ورود به عرصه بازیگری معلم شیمی بوده و اولین دستمزدش یك تراول چک 50 هزار تومانی بود
سه برادر و یک خواهر دارم ولی اختلاف سنی شان با من خیلی زیاد است
مهران مدیری و شروع اتفاقی
تا قبل از اولین بازی ام اصلا به بازیگر شدن فكر نكرده بودم
من به صورت اتفاقی با آقای مهران مدیری آشنا شدم دلم می خواست نویسندگی كنم اما یك شب از كار آقای مدیری با من تماس گرفته شد كه نویسنده نمی خواهیم آیا حاضر هستی در كار ما بازی كنی یا نه ؟ تا آن لحظه هیچ وقت به بازیگری فكر نكرده بودم
بعد از تستی كه آقای مدیری از من گرفتند كه خیلی خیلی بد آن تست را اجرا كردم و دیگر كاملا مطمئن شدم كه برای بازیگری مناسب نیستم اما آقای مدیری به من گفتند بیا و بازی كن
وقتی بازی كردم به مرور به بازیگری علاقه مند شدم
کنار گذاشتن تدریس شیمی
تا مدتی، هم بازیگری می كردم و می نوشتم و هم شیمی درس می دادم اما كم كم انقدر حجم كار بازیگری ام زیاد شد كه تدریس شیمی را ترک كردم
عکس سروش صحت و مازیار فلاحی
نام خانوادگی
نام خانوادگی او صحت نائینی بوده است اما به دلیل طولانی بودن، آنرا به صحت کوتاه کرد
تلویزیون و سینما
با سریال جنگ ۷۷ مهران مدیری در سال ۱۳۷۷ وارد عرصه هنر شد و به شهرت رسید، در همان برنامه نویسندگی را در کنار بازیگری تجربه کرد بازی در سینما را در سال ۱۳۷۸ با فیلم شراره آغاز کرد
عکس سارا سالار همسر سروش صحت
ازدواج و خانواده
سروش صحت با سارا سالار نویسنده ازدواج کرده این دو بعد از 8 سال زندگی مشترک در سال 80 صاحب یک فرزند پسر بنام سورناشدند
بیوگرافی سارا سالار
سارا سالار متولد 1345 در زاهدان، نویسنده است
13 – 14 سالی می شود که مشغول نوشتن هستم با داستان کوتاه شروع کردم بعد از مدتی تصمیم به ترجمه گرفتم یکی دو تا مجموعه داستان ترجمه کردم بعد از تجربه ی ترجمه بود که فهمیدم نمی توانم از نوشتن دست بکشم فهمیدم که نوشتن واقعا بخشی از وجودم است و با از دست دادن این بخش با هیچ کار دیگری احساس خوبی نخواهم داشت این بار تصمیم گرفتم داستان بلند بنویسم
سالار نویسنده رمان ” احتمالاً گم شده ام و هست یا نیست” برنده جایزه هوشنگ گلشیری است، رمان اول او اقبال عمومی قابل توجهی داشت
خودم هستم
صحت : در طول این سال ها یادم گرفتم كه همواره خودم باشم و فیلم بازی نكنم
وقتی ناراحتم، واقعا ناراحتم و به خاطر جمعی كه در آن قرار دارم ادای خوشحال ها را در نمی آورم، وقتی هم كه خوشحالم باز همین كار را میكنم، این موضوع باعث می شود از زندگی لذت بیشتری ببرم
شلوغی را دوست دارم
یكی از ویژگی های اخلاقی من این است كه دوست دارم همیشه در بین مردم باشم و هیچ وقت نخواسته ام از جمعیت فاصله بگیرم. كنار مردم قرار گرفتن به من حس آرامش می دهد به همین خاطر همیشه به جمعیت پناه می برم و از جای هایی آرام و خلوت بیزارم
به اصفهانی ها نرفتم
شم اقتصادی ام به اصفهانی ها نرفته و در خرج كردن هیچ حساب و كتابی ندارم ضمن اینكه هنوز برای نوشتن اعداد به ریال مشكل دارم و موقع خواندن آنها باید صفرها را بشمارم (باخنده)
راضی ام
من الان خیلی از زندگی و کارم راضی هستم. سعی می کنم همه کارهایی را که قبلا انجام می دادم، ادامه دهم و فقط قند، شکر، نمک و چربی کمتر بخورم
غذاهایی که دوست دارم
من همه جور غذا را دوست دارم. خیلی هم با لذت غذا می خورم
اما بعضی غذاها را بیشتر دوست دارم مثلا غذاهای محلی مثل باقلاقاتوق، میرزا قاسمی، بریونی و ماهی کباب جنوب را خیلی دوست دارم اما در کل باید بگویم اصولا غذا دوست دارم
بازیگرانی که کشف کرد
سروش صحت را هم ردیف کارگردان هایی دید که تبحری ویژه در کشف استعداد بازیگران دارن بهنام تشکر، پژمان جمشیدی، محمد نادری و هوتن شکیبا به واسطه اعتماد صحت به شهرت رسیده اند و هومن برق نوردبا سریالی از این کارگردان به شمایلی نو دست یافت
عکس سروش صحت و سحر قریشی
علاقه به شعر
زیاد می خوانم و به شعر کهن هم خیلی علاقه دارم
شعر معاصر هم می خوانم. هر وقت غمگین و افسرده یا آشفته ام شعر به من خیلی کمک می کند، شعرهای سعدی را به شدت دوست دارم. به حافظ و مولوی و خیام هم علاقه دارم و عطار برایم به شدت جذاب است، فروغ فرخزاد و شعرهای آخر سهراب سپهری را دوست دارم
علاقه به سپاهان یا تراکتور یا …
یعنی من هوادار درست و حسابی محسوب نمی شوم
امروز طرفدار سپاهان هستم اما همزمان یک رقیب دیگر به نام تراکتورسازی هست که طرفدار این تیم هم هستم یا مثلا باور می کنید بازی رئال و بارسا، من طرفدار هر دوتای آنها هستم ؟ این هم شد هواداری ؟ آبروی هواداری را بردم من …
کتاب خوانی
من از خواندن کتاب های ادبیات و رمان لذت زیادی می برم چون قصه خواندن من را به دنیایی می برد که برایم دلنشین تر است و از طریق آن با آدم ها، جهان و تجربه های ناشناخته ای آشنا می شوم
