علیرضا خمسه تا کنون دو بار ازدواج کرده است .همسر اولش به همراه پسرش از ایران به اسپانیا مهاجرت کرده است . پس از این جدایی او بار دیگر ازدواج کرد و نام همسر دومش مروارید پورشفیقی است که عکس های دونفره شان در اکران فیلم سینمایی هزارپا جنجال بسیاری برپا کرد.
علیرضا خمسه در ۹ بهمن سال ۱۳۳۱ هجری شمسی در زنجان متولد شد . در فرانسه تحصیل کرده است و با آغاز انقلاب اسلامی از آنجا برگشت و کارش را در ایران ادامه داد. این بازیگر تا کنون دو بار ازدواج کرده است .همسر اولش پس از جدایی به همراه پسرش از ایران به اسپانیا مهاجرت کرده است و نام همسر دومش مروارید پورشفیقی است که عکس های دونفره شان در اکران فیلم سینمایی هزارپا جنجال بسیاری برپا کرد. علیرضا خمسه و مروارید پورشفیقی دارای دو دختر می باشند. در این شماره از سبک زندگی افراد مشهور با زندگی علیرضا خمسه بیشتر آشنا می شویم.
علیرضا خمسه
درباره عکس علیرضا خمسه با همسرش که جنجالی به پا کرد :
عدهای در انتقاد به این عکس نوشتند:
ایرانی: بسوزد پدر پول که چکارها نمیکند وجدانا اگه بازیگر نبود زن مردی ۶۰ اندی سال میشد. **هلیا**: وایی خدا سر پیری و معرکه گیری اقای خمسه شما هم. لیلا: خجالت داره با این سنش. البته پول چه کارا نمیکنه. maryamjon: بعله پولداریه دیگه اگه فقط هنرمند میبود و پول نداشت هیچکی نگاشم نمیکرد. بینام: خدا شانس بده پوووول حرف اول و اخرو میزنه.
برخی ها هم در پاسخ به انتقادات گروه اول نوشتند:
تاج کبیرآسیا: ببخشید چی خجالت داره؟؟ اینکه زن گرفته؟؟؟ واقعا عجیبه این دیگه چه طرزتفکریه؟؟ دختره باید راضی باشه وخوشبخت که هست. ایران: هنر این سرزمین مدیون امثال خمسه ست این چه فرهنگ زشتیه که به یک عکس این طوری واکنش نشون میدین. علی اکبر: چرا عادت کردیم تو مسایل خصوصی دیگران دخالت کنیم. پرستو: هر کسی اختیار زندگی خودش رو داره به شما چه که دخالت میکنید. بینام: کجای ازدواج خجالت داره؟
علیرضا خمسه و همسرش
بیوگرافی علیرضا خمسه
علیرضا خمسه متولد ۹ بهمن ماه ۱۳۳۱ در زنجان، بازیگر است
فارغ التحصیل لیسانس رشته روان شناسی از دانشگاه شهید بهشتی و رشته پانتومیم از فرانسه می باشد، در حال حاضر چهار خواهر و چهار برادر دارد که سه تای دیگر هم بوده اند که فوت شده اند
علاقه به بازیگری از قنداق
باور کنید از همان پرقنداقم عاشق بازیگری بودم
اما در دوران دبیرستان به طور جدی برای این کار تصمیم گرفتم.وقتی دوران دبیرستان تمام شد وارد دانشگاه شهیدبهشتی شدم و آنجا روان شناسی خواندم چون حس میکردم دانش روانشناسی می تواند به بازیگری کمک کند، پس از آن به فرانسه رفتم و در آنجا در رشته تئاتر و بازیگری ادامه تحصیل دادم
عکس علیرضا خمسه
بازگشت از فرانسه به خاطر انقلاب
انقلاب که شد من درسم را در فرانسه نصفه نیمه رها کردم و برگشتم، در اینجا سال ۱۳۶۰ برای اولین بار در فیلم مرگ یزدگرد آقای بهرام بیضایی بازی کردم و این اولین کار من بود، همان سال وارد تلویزیون شدم
شغل پدر و زندگی کودکانه
بدلیل شغل پدرش که کارمند اداره برق بود چند سال اوایل زندگی را در بروجن و دبستان ادیب سپری کرده است، در مورد دوران کودکی اش می گوید : دوران کودکی ما بهترین زمان برای بچه ها بود
خودم به همراه بچه ها الک دولک، بیخ دیواری، تیله بازی و بازیهای دیگر مثل فوتبال، والیبال، دوچرخهسواری و… را انجام می دادم
علیرضا خمسه و دخترش
شهرت
علیرضا خمسه به دلایل فرم صورت و فرم بدنی خاص اش مورد توجه کمدین ها قرار گرفت و در چندی کار سینمایی نیز حضور داشت تا اینکه در سال ۱۳۶۷ با بازی در سریال هوشیار و بیدار به شهرت و محبوبیت رسید سپس در سال ۷۲ در فیلم بیادماندی من زمین را دوست دارم در نقش آدم فضایی درخشید سپس حضور او در چندین فیلم و مجموعه چندین جوایزش برایش به ارمغان آورد
زندگینامه علیرضا خمسه
ازدواج اول = طلاق
من دوبار ازدواج کردم، اولی سال ۶۲ بود که به جدایی انجامی حاصل اش پسری بود به نام احمدرضا، دومین ازدواج سال ۷۲ بود با مروارید پورشفیقی که خدا را شکر الان ۲۴ سال است که با موفقیت ادامه داشته و حاصل اش هم دو دختر به نام های درسا و گلسا بوده است
نحوی آشنایی و ازدواج دوم
مروارید پورشفیقی : ما همسایه بودیم. پدرم با او دوست بود. چون پدرم خلبان است خمسه هم به عنوان یک فرد شناخته شده خیلی وقتها با پدرم برخورد داشت. زمانی که ما با هم آشنا شدیم، مادرم هم در جریان بود. وقتی خمسه از من خواستگاری کرد، پدرم کاملا مخالف بود
اما در حال حاضر یکی از دوستهای خوب خمسه است و ارتباط خوبی با هم دارند
علیرضا خمسه و همسرش
مروارید شفیقی
مروارید شفیقی از گریمور های سینما و تلویزیون بود که بخاطر تربیت بچه ها قید کار را زد و میگوید هیچ وقت پشیمان نمی شود
فرزندان چیکار می کنند
علیرضا خمسه : پسرم احمدرضا الان ایران زندگی نمیکند، با مادرش از ایران مهاجرت کرده و ساکن اسپانیاست،دختر بزرگم درسا سال چهارم دانشگاه است و در رشته سخت افزار کامپیوتر تحصیل می کند. دختر کوچکم گلسا هم سال پنجم دبستان است
علیرضا خمسه و دخترانش
راز خنده خمسه
علیرضاخمسه معتقد است کسی که به تغییر جهان باور داشته باشد، می خندد و کسانی ناامید و غمگینند که این امکان تغییر را نمی بینند، او این اعتقاد را به گوشه گوشه زندگی اش وارد کرده است. از دنیای پدری و همسری بگیرید تا دنیای معلمی و بازیگری؛ شاید به همین دلیل است که حتی دیدن گریه ها و بغضهای او در برنامه هایش ما را می خنداند
کاریکاتور علیرضا خمسه
روحیه پژوهشی
او بی گدار به آب نمی زند
در مورد کارهایش مطالعه کرده و تمایل زیادی به پژوهش کردن هم دارد، خمسه این ۲ را یک ضرورت برای انجام کارهایی موفق میی داند و می گوید : من یک روحیها ی دارم که خیلی دلم می خواهد در جوان های امروز بوجود بیاید یا اگر هست گسترش پیدا کند و آن روحیه تجربه گرایی و کار پژوهشی است
نقشی که دوست دارم
نقش باباپنجعلی در سریال پایتخت از طرف مردم بسیار استقبال شده و من هم به دلیل این استقبال و همچنین تفاوت سنی و رفتاری آن با خودم، خیلی دوستش دارم
علیرضا خمسه در نقش بابا پنجعلی
علاقه به سفر
من به شدت اهل مسافرتم و به همه جای دنیا سفر کرده ام
در ایران بیشتر از همه جا به رشت علاقه دارم چون خانواده همسرم آنجا هستند و دوستان زیادی در رشت داریم جای بسیار خوش آب و هوایی است و من آنجا را بسیار دوست دارم
جوایز و افتخارات
● بهترین بازیگر مرد از جشنواره بینالمللی فیلم پیونگیانگ، برای فیلم آپارتمان شماره ۱۳. (۱۳۷۱)
● کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد از دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر
برای بازی در فیلم سینمائی چشم شیطان (۱۳۷۲)
● دریافت لوح تقدیر از احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۸۲)
لوح تقدیر از هفتمین جشنواره تئاتر تجربه کوتاه (۱۳۸۳)
● سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد مکمل از بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر
برای بازی در فیلم بیست (۱۳۸۷)
● تقدیر در بیست و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان – همدان (۱۳۸۹)
زندگی علیرضا خمسه
فعالیت های صنفی
● عضو هیئت مؤسس انجمن بازیگران سینمائی کشور ● عضو شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمائی کشور (از بدو تأسیس تا سه دوره بعد) ● عضو هیئت حل اختلاف صنفی مجمع تهیه و تولید و پخش فیلمهای ایرانی (۳ دوره) ● عضو هیئت مدیره تعاونی مسکن خانه سینما – از بدو تأسیس تا انحلال ● عضو هیئت داوری و حل اختلاف خانه سینما (یک دوره -سال ۱۳۸۹–۱۳۹۰) ● بازرس انجمن بازیگران سینمای ایران (از سال ۸۵ تاکنون – ۳ دوره)
علیرضا خمسه و دخترش
مصاحبه با علیرضا خمسه درباره، بهار، پایتخت، رسم و رسوم عید و خاطرات جالبش بخوانید؛
* آقای خمسه؛ کمی از سختیهای بازی در نقش بابا پنجعلی بگویید.
طبیعتا نقش «باباپنجعلی» برای من در عین این که یکی از لذتبخشترین نقشها بوده، یکی از سختترینها هم بوده چرا که گریم سنگین، نوع حرکت کردن، استفاده از عینک قطور و لثه مصنوعی و حتی نوع دیالوگ گفتن این شخصیت همه و همه سختیهای خاص خودش را داشت و بازی در این نقش را به لحاظ فیزیکی برایم دشوار میکرد، اما سعی کردم از تمام این سختیها عبور کنم و نقش را به بهترین شکل ممکن ارائه دهم.
گفتگو با علیرضا خمسه
* تفاوت شما و باباپنجعلی در چیست؟
خب این هم جاذبههای بازیگری است که در نقشهایی بازی کنید که از نظر اخلاقی و رفتاری و حتی حرکتی با شما خیلی متفاوت هستند. من آدم پرتحرک و پرجنب و جوشی هستم و با دیگران خیلی زود ارتباط برقرار کرده و صحبت میکنم ولی باباپنجعلی دقیقا برعکس من است و خیلی ساکت، کمتحرک و کمحرف است.
شاید یکی دیگر از جاذبههای این شخصیت برای من همین دور بودن از خودم بود. شخصیت «باباپنجعلی» به دلیل این که بسیار کم دیالوگ است و نسبت به بقیه شخصیتها کمتر صحبت میکند، از آن نقشهایی بود که همیشه در ذهن داشتم.
او کم صحبت میکند ولی تاثیر صحبتهایش زیاد است و حتی جالب است بدانید که من گاهی دیالوگی در صحنه نداشتم و در هنگام فیلمبرداری و دیالوگ گفتن دیگر شخصیتها، دیالوگ «باباپنجعلی» هم شکل میگرفت!
تصاویر علیرضا خمسه
* در کل چه خبر از پایتخت و قصه هایش؟
گروه نویسندگان و همینطور تیم کارگردانی «پایتخت» تلاش زیادی میکنند که ما در هر فصل، قصهها و اتفاقات جدیدی را داشته باشیم تا مخاطب حس نکند که داریم کار تکراری به او ارائه میدهیم. زیاد نمیتوانم راجع به داستان و اتفاقات این قسمت از سریال صحبت کنم، فقط این را میگویم که در این قسمت اتفاقات عجیب و غریب زیادی رخ میدهد و تکتک شخصیتها در موقعیتهای جالبی قرار میگیرند که برای مخاطب شوکه کننده است.
* از اینکه در نوروز مهمان خانه هشتاد میلیون ایرانی هستید، چه حسی دارید؟
واقعا این از خوشبختی و سعادت من است که میتوانم در ایام نوروز مهمان خانههای مردم باشم. این ایام زیباترین و بهترین ایام زندگی من است و این که میتوانیم حداقل به این شکل در کنار آنها باشیم، برایم واقعا ارزشمند است. امیدوارم که بتوانیم حتی برای لحظهای هم که شده شادی و خنده را برای آنها به ارمغان بیاوریم.
علیرضا خمسه و خانواده اش
*رابطه تان با عید نوروز و بهار چطور است؟
اصولا رابطه خوبی با بهار و نوروز دارم و فکر میکنم کمتر کسی هم پیدا شود که رابطه خوبی با این ایام نداشته باشد. رسوم بسیار زیبایی که داریم باعث میشود در این ایام بیشتر و بیشتر به هم نزدیک شویم. در خانه ما همیشه رسوم و سنتهای نوروزی برپاست و از سفره هفتسین گرفته تا دید و بازدید و عیدی دادن و عیدی گرفتن، همه و همه رواج دارد، البته در این بین من بیشتر از همه متضرر میشوم چون باید به همه عیدی بدهم (میخندد)!
در این ایام بیش از پیش سعی میکنم که در کنار خانواده باشم.
گریم علیرضا خمسه
* از عجیب ترین ماجرای زندگی تان برای ما بگویید.
چندباری قصه عجیب برادرهایم را گفتهام. قصهای که برای خودمان هم هنوز عجیب و غریب است و باورکردنی نیست! مادرم ۱۲ بار زایمان کرد و البته همانطور که گفتم ۳ فرزند اولش فوت شد!
یادم میآید در سنین نوجوانی بودم که مادرم فرزند دیگری به دنیا آورد و زمانی که بچه را به خانه آورد، انگار که یک جنس جعلی را تحویل داده بود!
یک پسربچه سیهچرده که اصلا شباهتی به بقیه خانواده نداشت! ۳۴ سال از این موضوع گذشت. برادرم مجید خمسه که یکی از عکاسان سینماست، در هنگام کار در یک پروژه با یکی از بچههای پشت صحنه برخورد کرده بود و آن شخص گفته بود که برادری دارد کاملا شبیه مجید ماست و مجید هم به او گفته بود که اتفاقا ما هم برادری داریم که کاملا شبیه شماست!
خانوادهها باهم قرار میگذارند و همدیگر را میبینند و بعد که راجع به زمان و محل تولد و بیمارستان صحبت میکنند، مشخص میشود که هر دو نفر در یک روز در همان بیمارستان متولد و اشتباهی به مادرها تحویل داده شدهاند (میخندد)! خلاصه این که مجید ۳۴ سال با ما بود و ما که باور نکردیم برادر ماست و خودش هم باور نکرده بود، برادر ماست (میخندد)! بعد ۳۴ سال، برادر جدیدی به نام نادر هم به ما اضافه شد.
علیرضا خمسه و دخترش
* تلخ ترین و شیرین ترین لحظه زندگی شما؟
فکر میکنم تولد اولین دخترم یکی از شادترین لحظات زندگیام بود. در حالی که اشک میریختم، حس میکردم که شادترین آدم روی زمین هستم، اما غمگینترین لحظات عمرم به زمانهایی برمیگردد که عزیزانم را از دست دادم.
عکس علیرضا خمسه
*فرزندانتان هم به کار هنر علاقه دارند؟کمی از حس عاشقانه پدری برایمان بگویید.
طبیعتا هر پدری دوست دارد، برای فرزندانش بهترینها را فراهم کند و آنها را در بهترین و بالاترین مدارج زندگی ببیند. همیشه خدا را به خاطر داشتن دخترانم شکر کردهام و برکت وجودشان را در زندگیام کاملا حس میکنم.
تمام تلاشم را میکنم که آنها در زندگی آدمهای سالمی باشند و شخصیت درستی داشته باشند. همیشه به آنها گفتهام که به ندای قلب خود گوش دهند و این که میخواهند در آینده چه شغلی داشته باشند، به خودشان مربوط است.
دختر بزرگم دانشجوست و چندان علاقهای به بازیگری ندارد و موسیقی را ترجیح میدهد اما دختر کوچکترم به این کار علاقه نشان میدهد ولی درکل من آنها را در انتخاب آزاد گذاشتهام.