دادا پاشو قرار بود باهم جشنواره فیلمتو ببینیم
بیوگرافی کامل نوید محمدزاده
- نام:نوید
- نام خانوادگی:محمدزاده
- تاریخ تولد:17 فروردین 1365
- سالهای فعالیت:از 1382 تاکنون
- وضعیت تاهل:مجرد
زندگی شخصی نوید محمدزاده
نوید محمدزاده بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان 17 فروردین ماه سال 1365 متولد شد.
تصویر نوید محمد زادهبازیگر
این هنرمند کشورمان در خانواده ای پرجمعیت با 12 فرزند در ایلام متولد شد و فرزند آخر خانواده است.
عکس دوران کودکی نوید محمدزاده
نوید محمدزاده دارای 11 خواهر و برادر است و خواهرزاده و برادرزاده های متعددی دارد و جمعیت این خانواده به حدود 100 نفر میرسد و همواره از پدرش به نیکی یاد میکند و از او به عنوان مردی بزرگ نام میبرد.
عکس نوید محمد زاده با سری فاقد مو
این بازیگر جوان دارای مدرک فوق دیپلم عمران است و بازیگری را در کلاسهای بازیگری موسسه هنر هفت و زیر نظر اساتیدی چون مهتاب نصیرپور، محمد یعقوبی، علی سیلمانی و علی قنبری آموخت.
نوید محمدزاده از فوتبالیست شدن تا بازیگری
نوید محمدزاده علاقه زیادی به فوتبال داشت و در دوران نوجوانی قرار بود که فوتبالیست شود و برای تیم نوجوانان سایپا بازی کند که با دیدن یک فیلم مسیر زندگی اش به کلی تغییر کرد.
اثرگذاری این فیلم روی نوید محمدزاده به اندازه ای بود که او را عاشق سینما کرد و از او چهره موفقی در دنیای هنر ساخت.
بازیگری نوید محمدزاده
نوید محمدزاده از چهره های جوان دنیای هنر است که بازیگری را از سال 82 در مؤسسه هفت هنر کرج آغاز کرده و در این موسسه زیر نظر هنرمندانی همچون محمد یعقوبی، مهتاب نصیرپور، علی سلیمانی و امیر قنبری آموزش دیده است.
این بازیگر کشورمان تا سال 86 فعالیت حرفه ای نداشته اما در این سال در فیلم «در میان ابرها» به کارگردانی روح الله حجازی در نقش مکمل مرد بازی کرده است و در همان سال ها در جشنواره استانی تئاتر تهران جوایزی را دریافت کرده و پس از آن نیز در جشنواره یازدهم تئاتر دانشگاهی جایزه بازیگری دوم مرد را دریافت کرده است.
بیوگرافی نوید محمدزاده
نوید محمدزاده سال 87 با بازی در نمایش «ماه در آب» نوشته فارس باقری و کار محمد کوروش نیا به تئاتر حرفه ای راه پیدا کرد و برای بازی در این نمایش جایزه بازیگری مرد را در جشنواره استانی تهران دریافت کرد. پس از آن در فیلم «آندو» به کارگردانی بهروز قبادی بازی کرد که این نمایش مجوز اکران نگرفت.
عکس نوید محمدزاده
نوید محمدزاده برای بازی در فیلم ناهید در جشنواره فیلم کن حضور پیدا کرد که پوشش این بازیگر در این فستیوال واکنش هایی را به همراه داشت.
کاربران در شبکه های اجتماعی از پوشش پژمان بازغی تعریف و تمجید کرده اند اما پوشش نامناسب نوید محمد زاده را انتقاد کرده اند و بسیاری گفتن:این پوشش اصلا مناسب فرهنگ اصیل ایرانی نیست و حتی خارجی ها هم با پوشش رسمی آمده اند اما تنها یک فرد با این پوشش در میان آنها حضور دارد که آن هم ایرانی است! سینمای ایران در جشنواره کن یک نماینده دارد، فیلم ” ناهید ” به کارگردانی آیدا پناهنده با حضور پژمان بازغیو نوید محمد زاده به عنوان نماینده ایران در فرانسه راهی جشنواره شدند اما پوشش ظاهری نامناسب نوید محمد زاده انتقاد و واکنش های مردم را در پی داشت.
شلوار عجیب نوید محمدزاده در جشنواره
درست زمانی که پژمان بازغی این عکس که خودش و نوید محمد زاده در آن حضور دارند را منتشر کرد، حاشیه هایی در شبکه های اجتماعی شروع شد. کاربران زیادی از پوشش نامناسب نوید محمد زاده در جشنواره کن سخن گفتند و معترض شدند که این پوشش اصلا مناسب نماینده ای که از طرف مردم ایران به جشنواره کن فرانسه رفته است، نمی باشد.
برخی دیگر از کابران گفتند:باید در مراسم رسمی از پوشش رسمی استفاده کرد و وقتی تمامی افراد لباس های رسمی پوشیده اند نباید یک نفر آن هم ایرانی چنین لباس های زننده ای به تن کند.
دقایقی بعد از انتشار عکس پژمان بازغی و نوید محمد زاده، این بار نوید محمد زاده عکسی را در صفحه پروفایلش منتشر کرد و گفت:
این لباس توریستی من است که درجشنواره کن پوشیده ام . عکس لباس اصلی رو میزارم . نگران آبروی ایران هم نباشید ! مرسی از این همه محبتتون ! سپس کامنت هایی گذاشته شد که عده ای گفتند طرز لباس پوشیدن هر کس به خودش مربوط است و عده ای دیگر گفتند شما فقط بخاطر خودتان نرفته اید و نماینده یک ملت هستید پس باید متناسب با فرهنگ ایران لباس بپوشید. تعدادی از کامنت های مردم در شبکه اجتماعی اینستاگرام رو با هم میخونیم:” نوید جان به خدا هیچ کدوم از هنرمندان اونجا با این تیپ نمیان که تو اومدی ! همشونکت شلوار میپوشن تو مثلا نماینده مردم ایرانی ! بازیت خوبه اما ای کاش اونجا نبودی…”
افتخارآفرینی های نوید محمدزاده در سینما
نوید محمدزاده روی پرده نقره ای سینما هم خوش درخشیده است، برای بازی در فیلم «عصبانی نیستم» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، ولی اتفاقاتی افتاد که این جایزه به رضا عطارانتعلق گرفت و دست نوید محمدزاده برای گرفتن سیمرغ کوتاه ماند.
نوید محمدزاده و باران کوثریدر فیلم من عصبانی نیستم
نوید محمدزاده در سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با کسب کامل آرای داوران به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد برای کسب سیمرغ انتخاب شد. اما به علت فشار گروه هایی خارج از سینما فیلم عصبانی نیستم از بخش مسابقه خارج و جایزه به رضا عطاران اهدا شد.
آب بازی نوید محمدزاده و باران کوثری در فیلم من عصبانی نیستم
نوید محمدزاده در ابد و یک روز
محمدزاده برای بازی در فیلم ابد و یک روز در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد.
نوید محمدزاده و پیمان معادیدر فیلم ابد و یک روز
ابد و یک روز فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سعید روستایی و تهیه کنندگی سعید ملکان محصول سال 1394 است. ابد و یک روز در طول نمایش مورد توجه عموم و منتقدین قرار گرفت و توانست 9 سیمرغ بلورین (6 سیمرغ در بخش اصلی، 2 سیمرغ -بهترین فیلم و بهترین کارگردانی-در بخش نگاه نو و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران) سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر را به دست آورد.
نوید محمدزاده برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
نوید محمدزاده بعد از دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل با سکوت و بوسه هاش متفاوت ترین حضور را بین برندگان سودای سیمرغ داشت.
نوید محمدزاده در فیلم لانتوری
فیلم لانتوری با بازی نوید محمدزاده ساخته رضا درمیشیان در پایان چهارمین روز جشنواره در نخستین دقایق روز جمعه در برج میلاد به نمایش درآمد. این فیلم در جشنواره بین المللی برلین نیز نمایش داده شد ولی جایزه ای را کسب نکرد.
نوید محمدزاده و باران کوثری در فیلم لانتوری
فیلم لانتوری که در جشنواره امسال نیز با انتقادهای بسیاری به دلیل محتوای سیاه آن مواجه شد با این حال نتوانست نظر جشنواره برلین را هم جلب کند و به نوشته سایت دویچه وله، فیلمی که با سروصدای زیاد در جشنواره فجر اکران شده بود، در برلین به بایگانی جشنواره پیوست. در ادامه بخشی از نقد دبورا یانگ منتقد آمریکایی بر این فیلم را که در هالیوود ریپورتر منتشر شده، بخوانید تا مشخص شود این کار برای جشنواره های خارجی تدارک دیده شده تا چهره ای زشت از ایران را نشان دهد.
بازیگران فیلم لانتوری در جشنواره فیلم برلین
یانگ در نقد خود نوشته است:
.درمیشیان.. با «لانتوری» یک قصه را چنان شوک برانگیز روایت می کند که تقریبا تماشای آن را غیرممکن می سازد. داستان، داستان یک عضو تبهکاراست که یک فعال اجتماعی زیبا را محاکمه می کند و خود را با این فریب می دهد که مرد مورد علاقه اش احساس او را بفهمد و در نهایت بدترین راه ممکن را برای هر دو بخش ماجرا انتخاب می کند. پس از گذشت یک ساعت آزاردهنده با تدوینی بازیگوشانه، فیلم جنبه تاریک خود را که به اسیدپاشی مربوط می شود، رو می کند. جنبه تصویری فیلم پس از این برای افراد دل نازک اصلا مناسب نیست.
نوید محمدزاده در سریال قورباغه
نوید محمدزاده در اولین تجربه بازیگری اش در شبکه نمایش خانگی در سریال قورباغه به کارگردانی هومن سیدیمقابل دوربین رفت.
قورباغه اولین سریال نمایش خانگی هومن سیدی است که نوید محمدزاده در آن به ایفای نقش پرداخته و تجربه ای جدید در کنار هومن سیدی خلق میکند.
گریم نوید محمدزاده در سریال قورباغه
فیلمشناسی نوید محمدزاده
در ادامه این مطلب مروری بر کارنامه هنری نوید محمدزاده خواهیم داشت.
فیلم های سینمایی نوید محمدزاده
- تفریق مانی حقیقی1399
- شب، داخلی، دیوار وحید جلیلوند 1399
- متری شیش و نیم سعید روستایی 1397
- سرخ پوست نیما جاویدی 1397
- مغزهای کوچک زنگ زده هومن سیدی 1396
- خفگی فریدون جیرانی 1395
- بدون تاریخ بدون امضا وحید جلیلوند 1395
- ابد و یک روز سعید روستایی 1394
- خشم و هیاهو هومن سیدی 1394
- لانتوری رضا درمیشیان 1394
- ناهید آیدا پناهنده 1393
- سیزده هومن سیدی 1392
- عصبانی نیستم رضا درمیشیان 1392
- لرزاننده چربی محمد شیروانی 1391
- در میان ابرها روح الله حجازی 1387
بازی نوید محمدزاده در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده
سریال های محمدزاده
- سهمی برای دوست 1391
نوید محمدزاده در فیلمهای تلویزیونی
- داستان ما، قصهٔ تو 1391
اجرای نوید
- برنامه دوستان - پخش از شبکه جام جم
سریال نمایش خانگی نوید محمدزاده
سریال قورباغه 1397
هومن سیدی و نوید محمدزاده در سریال قورباغه
تئاترهای نوید محمدزاده
- پسران آفتاب1387
- ماه در مرداب1388
- فاصلهٔ تاریک ستاره ها1389
- دهانی پر از پرنده1389
- نورگیر1390
- زمستان 661390
- ایستاده ها سر سوراخ سوپخوری1391
- پچ پچ های پشت خط نبرد1391
- ویران1391
- مرد بالشی1392
- یک دقیقه سکوت1392
- هم طناب1392
- روایت ناتمام یک فصل معلق1392
- شکلک1393
- دل سگ1393
- آخرین نامه1393
- بالاخره این زندگی مال کیه؟1393
- کامنت1394
- ستوان اینیشمور1394
- شب آوازهایش را می خواند1394
- خدای کشتار1395
- دکلره1395
- دیابولیک:رومئو و ژولیت1395
- آخرین نامه1396
- پچ پچ های پشت خط نبرد1396
- الیور توئیست1396
- دیابولیک:رومِئو و ژولیت1397
- خدای کشتار1397
- فلیک1397
- بینوایان 1397
- مرد بالشتی 1398
نوید محمدزاده و احمد مهرانفردر نمایش مرد بالشتی
نوید محمدزاده سال 87 با بازی در نمایش «ماه در آب» نوشته فارس باقری و کار محمد کوروشنیا به تئاتر حرفهای راه پیدا کرد و برای بازی در این نمایش جایزه بازیگری مرد را در جشنواره استانی تهران دریافت کرد. پس از آن در فیلم «آندو» به کارگردانی بهروز قبادی بازی کرد که این نمایش مجوز اکران نگرفت.
نوید محمدزاده سپس فعالیتش را با بازی در نمایشهای «فاصله تاریک ستارهها» (ایثار ابومحبوب)، «یک دقیقه سکوت» (آیدا کیخانی)، «دهانی پر از پرنده» (فارس باقری)، «آخرین نامه» (مهرداد کوروشنیا)، «بالاخره این زندگی مال کیه» (اشکان خیلنژاد)، «زمستان 66» (محمد یعقوبی)، «ورود آقایان ممنوع»(کتایون فیض مرندی)، «نورگیر» (اشکان خیلنژاد)، «ویران» (یوسف باپیری)، «عشق و عالیجناب» (حسین پاکدل)، «روایت ناتمام یک فصل معلق» (هومن سیدی)، «ایستادهها سر سوراخ سوپخوری» (علی ثقفی) و «پچپچههای پشت خط نبرد» (اشکان خیلنژاد) ادامه داد. بازی او در این نمایش بسیار مورد توجه قرار گرفته بود. نوید محمدزاده در سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با کسب کامل آرای داوران به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد برای کسب سیمرغ انتخاب شد. اما به علت فشار گروههایی خارج از سینما فیلم عصبانی نیستم از بخش مسابقه خارج و جایزه به رضا عطاران اهدا شد. بعد از این اتفاقات وی گفته بود: خوب شد به من جایزه ندادند، آنهایی که سیمرغ گرفتهاند کجا هستند. هر موقع اراده کنم سیمرغ میگیرم ، این اظهارات با واکنش تند پرویز پرستویی مواجه شد. یکی دیگر از حاشیه های این بازیگر مربوط به نوع پوشش در جشنواره کن در کشور فرانسه است. عکس نوید محمدزاده و شلوارش در شبکه های اجتماعی بسیار پرحاشیه شد. این بازیگر در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر با سه فیلم «خشم و هیاهو» ساخته هومن سیدی، «لانتوری» با رضا درمیشیان و با ایفای نقش در فیلم «ابد و یك روز» سعید روستایی در بخش نگاه نو حضور دارد.
تصاویر نوید محمدزاده
گفتگو با نوید محمد زاده
دوست داریم بدانیم که از کجا کار تئاتر را شروع کردی؟
نوید محمدزاده:سال 82 که دیپلمم را گرفتم به آموزشگاه هفت هنر در کرج رفتم و آنجا یک دوره یکساله پیش اساتیدی مثل آقای محمد یعقوبی، خانم مهتاب نصیرپور، نوید فرح مرزی و... آموزش دیدم. تا چند سال هم در اجراهای خصوصی بازی می کردم . آن موقع، از اجرای نمایشنامه خوانی برای دو تا تماشاچی که از رفقایم بودند کاری داشتم، تا برسد به حالا که در کار آقای یعقوبی با این همه تماشاچی بازی کردم. و البته خودم هم این سیر را دوست دارم که پله پله آدم پیش برود تا اینکه از همان اول بیفتد دنبال اینکه زودتر چهره بشود.
شروع حرفه ایت از چه کاری بود؟
نوید محمدزاده:شروع حرفه ای ام در فیلم «در میان ابرها» کار روح الله حجازی بود و بعد اواخر سال 88 هم یک فیلم سینمایی با آقای بهروز قبادی، برادر بهمن قبادی کار کردیم که در آن کار نقش اول را بازی می کردم. فیلم خوبی هم بود اما متاسفانه مجوز نگرفت.
شروع حرفه ای ات از كی بود؟
نوید محمدزاده:اولین اجرای عمومی نمایش «پسران آفتاب» بود که در کرج اجرا کردیم و برای آن کار سال 87 جایزۀ دوم بازیگری بخش بین الملل جشنواره دانشجویی را گرفتم. سال 88 «ماه در مرداب» محمد کوروش نیا را در تالار محراب داشتم. و می توانم بگویم شروع جدی ام سال 89 بود با «فاصلۀ تاریک ستاره ها» ایثار ابومحبوب و بعد «یک دقیقه سکوت» کار آیدا کیخایی، «دهانی پر از پرنده» فارس باقری بعد هم «آخرین نامه» مهرداد کوروش نیا که در فجر هم به خاطرش کاندیدای بازیگری شدم.«بالاخره این زندگی مال کیه؟» دوست عزیزم اشکان خیل نژاد را در تالار مولوی اجرا کردیم که برای آن نقش، جایزه بازیگری جشنواره دانشجویی را بردم. و بعد هم که کار «زمستان66» محمد یعقوبی و «ورود آقایان ممنوع!» خانم کتایون فیض مرندی را در تئاتر شهر داشتم.«آخرین نامه» را هم در جشنواره «اسپولِتو» ایتالیا یک اجرا بردیم.
تو در نقش هایت چقدر به بداهه پردازی اهمیت می دهی ؟
نوید محمدزاده:به نظر من بداهه چیزی است که باید در تمرین ها بوجود بیاید. ناخودآگاهِ تو در تمرین ها چیزی می گوید و کارگردان به تو می گوید این را نگه دار. و این بداهه تو بوده که به اجرا اضافه شده است. در موقع اجرا هم گاهی اتفاق هایی پیش می آید که غیر از بداهه های دیالوگی تو بداهه رفتاری داری. و به نظر من در بداهه اصولا رفتار بر جریان کلام اولویت دارد که این می تواند به اجرای تو طراوت و تازگی بدهد. ولی من از آن بازیگرهایی هستم که همه جزئیات بازی را در ذهنم دارم یعنی در لحظه از قبل می دانم به کجا نگاه کنم، با چه ریتمی راه بروم.
اینها چیدمانی است که برای هر نقشی انجام می دهم ولی معتقدم که همه این چیدمان ها باید به طوری باشد که تماشاچی فکر کند همه این ها بداهه است یعنی در عین چیدمان باید بداهه نشان داده شود و مخاطب نباید هرگز این را بفهمد.
مثلا به نظر من علیرضا نادری «کوکوی کبوتران حرم» ش بی نظیر است و من آن کار را سه بار دیده ام. یا محمد یعقوبی نابغه است چون کارگردانی اش را نمی چیند روی تصاویرِ عجیب غریب. بلکه روی انسان ها می چیند. تماشاچی در نهایت ،دوست دارد آدم ها را ببیند. اینجا اهمیت بحثی که گفتی مشخص می شود. در چنین کارهایی است که مخاطب می تواند حس تازگی را از بازیگر کسب کند.البته در این راستا بازیگر نباید از کارگردان جلو بیفتد که تماشاچی به جای اینکه مطلب مد نظر درام را بفهمد بگوید چه بازی ای دارد! چه انرژی ای روی صحنه می گذارد!
عکس های نوید محمدزاده
موافقم. و من در بازی های تو این را دیده ام که واقعا اندازه نقشی که داری بازی می کنی.
نوید محمدزاده:بله مثلا در دهانی پر از پرنده من اصلا کار خاصی انجام نداده ام. چون نقش به شدت معمولی است. نمی گویم بازیگر با هوشی هستم اما هر بازیگری باید هوش این را داشته باشد که نقش ساده را ساده برگزار کند و برای نقش ویژه طراحی ویژه ای داشته باشد. در کاری مثل «بالاخره این زندگی مال کیه» یک ساعت و نیم روی صحنه حضور دارم و نگاه مخاطب را روی خودم حس می کنم. آنجا دیگر به هیچ عنوان حق خطا کردن ندارم.
در میان کارگردان های مختلفی که با آن ها کار کردی کسی بوده است که احساس طراوت و لذت بیشتری در کار او کرده باشی؟
نوید محمدزاده:یک بازیگر باید با آدم های مختلف کار کند و تجربه های مختلفی پیدا کند. بازیگرانی هستند که تنها با یک گروه یا نهایتا با گروه دیگری که دوست همان گروه است کار می کنند. و من در همه کارگردانانی که با آن ها کار کرده ام ویژگی های خاصی را دیده ام. مثلا مهرداد کوروش نیا کسی بود که یک ماه و نیم، هفت شب تا یک بامداد می رفتیم در خانه اش تمرین می کردیم. این تیپ کار، کار خانوادگی است. به خاطر همین هم تماشاچی معمولا ارتباط خوبی با کارهایش بر قرار می کند. چون ما دائما با هم هستیم مثل یک خانواده. خانم کیخایی هم که کار «یک دقیقه سکوت» را با ایشان کار کردیم کارگردان فوق العاده ایست که بسیار به جریان آقای یعقوبی نزدیک است همین طور اشکان خیل نژاد که شاگرد آقای یعقوبی بوده. یعنی همان شیوه ای که به بازیگر اعتماد می شود؛ بازیگر آزادی دارد و کارش توسط کارگردان روتوش می شود. محمد یعقوبی به قدری با هوش است که حتی می داند تو را در چه نقشی قرار دهد. حتی جایی که خودت هم ممکن است فکرش را نکنی. فارس باقری هم کارگردانی است که شیوه خودش را دارد. باید یک بازی مینی مال را انجام بدهی و آن هم تجربه جالبی بود.
علاقه داری تئاتر های نوع دیگری را هم را تجربه کنی؟ یعنی سبک های جدید یا چیزی که تا به حال انجام نداده ای؟
نوید محمدزاده:طبیعتا. من دوست دارم تجربه جدید داشته باشم. اما مخالف این هستم که می گویند بازیگر همه کاری را باید انجام بدهد. ببین مثلا من در پرفرمنسی که گفتی بازی کردم برای تخلیه خودم. یعنی دنبال چیزی برای خودم بودم. ولی لازم نیست که تو، هرکاری را انجام بدهی برای اینکه بگویی «ببینید من چه بازیگری هستم! من رئال را بازی می کنم. کلاسیک را هم بازی می کنم.» نه من می گویم بازیگر باید خودش را بشناسد. وقتی آل پاچینو در تاجر ونیزی یک بازی کلاسیک می کند، آن را پاچینویی بازی می کند. خودش را به نقش تحمیل می کند. من تئاتری را دیشب دیدم که حس می کردم این بازی از بازیگر خواسته شده و به او تحمیل شده است. من دوست ندارم چنین کار هایی را انجام بدهم. به عنوان یک تماشاگر اگر از کارگردانی کاری را ببینم که با تماشای آن خسته بشوم دوست ندارم که در کار او بازی کنم. زیرا نباید در کاری بروم که می دانم تماشاگر را اذیت می کند. تا جایی که خودم را می شناسم می دانم آدمِ چه کار هایی نیستم و آن ها را قبول نمی کنم.
تصاویر نوید محمدزاده
حتی اگر احساس کنی که می توانی خودت را به آن نقش تحمیل کنی؟
نوید محمدزاده:آ...(فکر می کند) مگر اینکه نقش را خیلی دوست داشته باشم. ولی نه. باز هم این کار را نمی کنم. چون بعضی وقت ها یک نقش را خیلی دوست داری اما در فرمی می روی که می بینی دیگر آنچیزی که می خواستی نیست و تو اذیت می شوی و انرژی ات گرفته می شود. اگر کارگردان قرار باشد مرتب بگوید تو این را بگو ، این جور راه برو، این شخصیت، این طور نگاه می کند و... من نمی توانم. شاید به خاطر کُرد بودنم است. اما اگر قرار باشد کارگردانی چنین چیزی را بخواهد پس چرا من را انتخاب کرده است؟ بدترین چیز ممکن این است که بازیگر را یک ابزار تلقی کنیم. به هیچ وجه بازیگر ابزار نیست. شاید نتیجه کلی کار خوب بشود اما من اینجور کارها را از نظر بازیگری کار نمی دانم. عاشق این هستم که برای دکتر رفیعی بازی کنم. مثلا سیامک صفری را در «شکار روباه» ببینید؛ نقش آغا محمد خان قاجار را بازی می کند. یک بازی کلاسیکی که در آن بازیگر از خودش دور نشده؛ سیامک خودش است. ابزار نیست. روز آخرِ «یک دقیقه سکوت»، آقای یعقوبی به من گفت: نوید! اینجا خوب بودی ولی سر کار های دیگر که می روی بدان که هیچی نیستی و هیچ چیزی بلد نیستی و می روی که یاد بگیری. عاشق یادگرفتن هستم البته با شرایطی که گفتم.
رابطه ات با تماشاگر چه طور است؟
نگرانم که باعث آزردگی اش نشوم. خسته اش نکنم. خیلی نظر می پرسم. مثلا به خود تو اصرار کردم که بیایی و اجرای آخر زمستان66 را ببینی برای اینکه از تو بپرسم نسبت به اجرا های اول بهتر شده است یا نه؟ سر فیلم بهروز قبادی ، بچه های تدارکات را کچل کرده بودم انقدر که ازشان راجع به کارم می پرسیدم. بعضی وقت ها کسی که خیلی معمولی است نظرش می تواند خیلی به تو کمک کند.
چیزی در کار بازیگری هست که اذیتت کند؟
حرفه ما حرفه ای ست که در آن آدم، باید خوب بقیه را هم بخواهد. من اعتقاد دارم که این راهِ موفقیت یک بازیگر است. تا وقتی که کار خوب دیگران را تحسین نکنی، و نتوانی متواضعانه کار خوب آن ها را ببینی و برایشان خوشحال باشی، نه دیگران خوب تو را می گویند و نه به جایی خواهی رسید. مثلا صابر اَبر بازیگر فوق العاده ایست نمی گویم خالی از اشکال است اما بسیار با استعداد است. و اتفاقا هم سن هستیم. یا دیگران... باران کوثری ، ترانه علیدوستی ، پانته آ بهرام و خیلی های دیگر. من باید از وجود آن ها قلبا خوشحال بشوم تا بتوانم رشد کنم. بعضا نگاه هایی که نمی تواند خوبی دیگران را ببیند اذیتم می کند. من می گویم در هنر به اندازه یک سر سوزن باش ولی خودت باش! اینکه به هر قیمتی در هنر باشی خوب نیست.
عکس های نوید محمدزاده
به نظرت بازیگری در تئاتر با سینما چه تفاوتی می کند؟ و این دو فضا اصولا چقدر به هم نزدیک اند؟
به نظر من ـ البته شاید دیگران قبول نداشته باشند.ـ تنها تفاوتش در جریان صداست. که آنجا با بومِ صدا است و اینجا صدای طبیعی بازیگر.و یکسری جزئیات تکنیکی شان متفاوت است اما هدفشان یکی است. یعنی چه در سینما و چه در تئاتر تو باید جوری بازی کنی که برای مخاطب باور پذیر باشد.
راستی این علاقه به هنر و بازیگری اولین بار، کی و چه جوری در تو ایجاد شد؟
من فوتبال بازی می کردم. عاشق فوتبال بودم. حتی قرار شده بود بروم تیم نوجوانان سایپا. تا اینکه یک روز ـ فکر می کنم دوم دبیرستان بودم.ـ فیلم «سوته دلان» علی حاتمی را با بازی فوق العاده بهروز وثوقی و همان شب فیلم «قیصر» را دیدم. روز بعد رفتم ویدئو کلوپ و فیلم «صورت زخمی» پاچینو را گرفتم. دیگر من دچار جنون شده بودم. مثل قیصر زندگی می کردم. آن موقع تمام سر و شکلم شده بود بهروز وثوقی. هنوز هم می گویم بازی وثوقی در فیلم «کندو» بهترین بازی تاریخ سینمای ایران است و حاضرم بر سر این حرفم بحث کنم. خلاصه گذشت و چند مدت بعد به خودم گفتم: «نوید! او بهروز وثوقی بود همه ایران می شناختندش و تو باید بشوی نوید محمد زاده» و حالا چند سال است که حتی فیلم هایش را هم دیگر نمی بینم، از ترس اینکه مبادا از او تاثیر بگیرم. این طوری علاقه مندِ بازیگری شدم. حالا هم نمی توانم بگویم بازیگر خوبی هستم. اما یک چیز را می توانم بگویم. اینکه بازیگری هستم که شبیه هیچ بازیگری نیست. شاید بازیگر بدی باشم ولی مدل خودم هستم. و به این ایمان دارم و می گویم وقتی خداوند آدم ها را در شکل های مختلف می آفریند پس ما باید رفتارهای مختلفی هم داشته باشیم. هر آدمی ویژگی های مختلف خودش را دارد و هیچ کسی شبیه به دیگری نیست. من هم از کسی تاثیر نگرفته ام. البته از خانواده ام تاثیر پذیرفته ام. ولی سعی ام بر این بوده که همواره خودم باشم.